نتایح جستجو

خیابون هلال احمر. روبروی ورزشگاه تختی.

خوب موقع تعویض شیفته. منم دارم میرم. شب کارا الان میان.

چشم. کوچه رو میدونم کجاست ولی فکر نکنم آشیخ هنوز باشه. من تو اون مدرسه قدیمی امیرکبیر که نزدیک کوچه قافله باشیه درس خوندم. راستی ذغال اخته هم تو قزوین زیاده. خصوصی آدرس بده واست میخریم میفرستیم بخوری حال کنی.

ای ولا. خوش اومدی. اصولا تابستونا تو قزوین دو جور باد میوزه. یکیش به باد راز معروفه که از جنوب به سمت شمال میوزه و چون از بیابونای داغ بوئین زهرا رد میشه خیلی گرمو کشنده است ولی اون یکیشم که تو تابستونا بیشتر میوزه به باد مه معروفه که از شمال و شمال غربی به سمت قزوین وزش میکنه و خیلی خنکه. آره...

ااااااااااااااااااا. عذر میخوام خانم اونطوری حرف زدم. ببخشید. خوش اومدی. اشکالی نداره. همه همشهری هستیم دیگه. دخترو پسر نداره.

سلام دادا. خوش آمدی. سر چشم. بفرما تو. دم در بدس جان شما. 4 نفر شدیم تا اینجا. :biggrin::biggrin::biggrin:

چه الموتی شیطون؟ خصوصی بده ببینم چی کردی؟ نه اونا بچه های خوبین. به چشم برادری نیگا کرده. :w16:

:biggrin: نترس. اومدی قزوین هواتو دارم. :w08: نوش جونت. آره خونه خودمم تو همون کوچه ی حلیم فروشیه است. الموتم رفتی؟ بابا بارکلا!

نه من با کسی بحث نمیکنم. اونم سر چیزای بیهوده. ولی ایشون چون با نظر من مشکل داشت به جای اینکه با نظرم مخالفت کنه شروع کرده از حواشی حضور من تو این فروم ایراد میگیره.

دوست عزیز من نه قصد اذیت کسی رو دارم نه توهینی کردم نه چیز دیگه. خودتون قضاوت کنید!

متاسفم. پست شماره 17 تایید کردی با این کارت. :w24: اینجا یه تاپیک زدی ما هم اومدیم نظرمونو دادیم. حالا این که یه بار امضای منو مسخره کنی، یه بار آواتار منو چه سودی واست داره. اصل حرفمو زدم. عاقلان هم برداشت مقتضی رو میکنن. راستی قزوینیم. ترک هم هستم. اگه بازم سوژه لازم داری بگو بهت بگم.  

آهان دیه. خودش اس

ما نیز حرف شما را باور نمیکنیم. باشد تا جواب منطقی پیدا کنید. این رفتار شما هم نشاندهنده ی افکارتونه. تو دنیای واقعی لباس و شکل ظاهری رو زیر سوال میبرید و به واسطه ظواهر حرف منطقی رو قبول نمیکنید و سفسطه میکنید تو دنیای مجازی هم امضاء.

به نظرم تو مملکتی که مردم دارن تو فقر و بدبختی دست و پا میزنن و از گشنگی تلف میشن این سپاه سایبری افتخار چندانی واسه من ایرانی به ارمغان نمیاره. خودتون میدونید که این سپاه سایبری و غیر سایبری چقدر هزینه داره!

دخو یه شخصیت ساده لوحه که تو امثال و حکایت های قزوینی نقش کدخدا یا کلانترو بازی میکنه. راجع به دخو حکایت های زیادی هست. البته تخلص علی اکبر دهخدا هم دخو هست. همین الانم اگه کسی از اعماق قزوین برخاسته باشه یعنی خیلی قزوینی باشه میگن فلانی دخو هست یا خیلی دخو هست.

راجع به دخو چیزی میدونید؟

نوکرتم دایی. صاب اختیاری شما. :w08:

آهان. از اون نظر. ok

:biggrin::biggrin::biggrin::biggrin: اهان خوبن. همه خوبن. بزرگ شدس اونم.

بچه های قزوین اینجا خیلی زیادن ولی متاسفانه خیلی ها ابا دارن از اینکه بگن بچه قزوینن. ولی من قصد دارم اینجا کاری بکنم که دیگه کسی این ترسو نداشته باشه.