نتایح جستجو

  1. Ekram

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    حاصل عمرم سه سخن بیش نیست خام بودم، پخته شدم، سوختم
  2. Ekram

    تهیه نقشه با اسکن کردن قطعات

    یک روش دیگر که بسیار ساده هم هست اینه که عکس از اسکن تهیه شد آنرا در اتوکد insert کنید بعد بر روی عکس با استفاده از ابزار های معمولی اتوکد کار کنید و وقتی کار تمام شد عکس رو delet کنید
  3. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    دنیا به دور شهر تو دیوارْ بسته است هر جمعه راه سمت تو انگار بسته است کى عید مى‏رسد که تکانى دهم به خویش؟ هر گوشه از اتاق دلم تار بسته است شب‏ها به دور شمع کسى چرخ مى‏خورد پروانه‏اى که دل به دلِ یار بسته است از تو همیشه حرف زدن کار مشکلى است در مى‏زنیم و خانه گفتار بسته است باید به دست شعر...
  4. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    لب های عتیق تو مرا می خواند لبخند بلیغ تو مرا می خواند یک برج در آستانۀ ریختنم آغوش عمیق تو مرا می خواند
  5. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    کار دل تو همیشه جنگ افروزی است یک نازی مست و سرخوش از پیروزی است آغوش تو آشویتس ترین جای جهان چشمان تو کوره های آدم سوزی است
  6. Ekram

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    من با تو چقدر ساده رفتم بر باد تو نام مرا چه زود بردی از یاد من حبۀ قند کوچکی بودم که از دست تو در پیالۀ چای افتاد
  7. Ekram

    کاریز یا قنات........

    ساحات گسترش کاریز
  8. Ekram

    به نفر قبلیتون یه شعر هدیه بدین

    از عطر تنت چنار احساس گرفت در دست هزار شاخۀ یاس گرفت بیدی که تو در سایۀ آن خوابیدی ناگاه شکوفه داد و گیلاس گرفت
  9. Ekram

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    من از بی نیازی به ثروت رسیدم که از بی نیازان غنی تر ندیدم
  10. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    گرگ سیاه چشم تو دل را درید و رفت جان دادن فجیع دلم را ندید و رفت وابسته شد درخت به بال پرنده ای بیگانه وقت کوچ از آنجا پرید و رفت گفتم که کاش مثل تو پروانه می شدم دورم چه ساده پیله ی حسرت تنید و رفت عمری کنار جاده به پایش نشستم و از راه های دیگر دنیا رسید و رفت خود را اسیر میله ی تن کرد یک قفس...
  11. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    این دل اگر کم است بگو سر بیاورم یا امر کن که یک دل دیگر بیاورم خیلی خلاصه عرض کنم: دوست دارمت... (دیگر نشد عبارت بهتر بیاورم) از کتف آشیانه‌ای خود برای تو باید که چند جفت کبوتر بیاورم از هم فرو مپاش، برای بنای تو باید بلور و چینی و مرمر بیاورم وقتش رسیده این غزل نیمه‌سوز را از کوره‌های...
  12. Ekram

    اشعار و نوشته هاي عاشقانه

    عمری مرا به حسرت دیدن گذاشتی بین رسیدن و نرسیدن گذاشتی یک آسمان پرندگی ام دادی و مرا در تنگنای از تو پریدن گذاشتی وقتی که آب و دانه برایم نریختی وقتی کلید در قفس من گذاشتی امروز از همیشه پشیمان تر آمدی دنبال من بنای دویدن گذاشتی من نیستم... نگاه کن این باغ سوخته تاوان آتشی ست که روشن گذاشتی...
  13. Ekram

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    شعری ست مملو از احساس، اما جسارتا قسمت اول که گفتید " آمدی تو با قدم هایت......باز بارانی ام کردی" تناسب درستی ندارد، قدم ها که بارانی نمی کند. اما در کل زیباست
  14. Ekram

    قطره‌های چکیده از قلم من (سروده‌هاي اعضاي تالار)

    کرانه های شعر قشنگی است
  15. Ekram

    رباعی و دو بیتی

    نه سیب نه گندم است بین من و تو بین من و تو گم است بین من وتو این عشق که دیگران از او می گویند یک سوءتفاهم است بین من و تو
  16. Ekram

    شعر نو

    بیچاره چاقوی آشپزخانه ی ما در تمام عمرش فقط پیاز وسیب زمینی پوست کنده ومهیج ترین صحنه ی زندگی اش بریدن چند تکه کالباس است گوشه ی آشپرخانه در آرزوی بوسیدن گلوی گاوی نر قوچی وحشی یا دست کم مرغ پا کوتاه زهواردررفته ای می پوسد
  17. Ekram

    رباعی و دو بیتی

    از كينه ي تو پريم آقا گرگه! از تو متنفريم آقا گرگه! كم آرد بمال روي دست و پايت ما گول نمي خوريم آقا گرگه!
  18. Ekram

    غزل و قصیده

    زاهد به نقش شیطان، دیدم ندیده بودم از کعبه رسم بطلان، دیدم ندیده بودم گرگی که ظاهرش میش، اندر لباس درویش خود را نمـــــــــوده پنهان، دیدم ندیده بودم کذب و ریا و اغوا، ممکن به هر کی اما از شیخ روزگاران، دیدم ندیده بودم شیخانه بسته دستار، مردی چنین ریا کار در جمع کفر و ایمان، دیدم...
  19. Ekram

    thamk you very much

    thamk you very much
بالا