شما یادتون نمیاد وقتی برف میومد تو حیاط مدرسه یکی مینشست رو یخ ها تون یکی دستشو میکشید....
شما یادتون نمیاد هر هفته میومدن سر کلاس شنبه ها ناخن و لیوان و صابون رو نگاه کنن
شما یادتون نمیاد بهداشت یار داشتیم...بالای شیر آب وای میساد که کسی با دست آب نخوره....
شما یادتون نمیاد وقتی عضو گروه...
ممنون دست تون درد نکنه...ئانلود میکنم...گوش که دادم بهتون میگم...
منطورم سوزناک بودنش رو بد گفتم...منظورم مثل تلاوت ایات آخر سوره فجر توسط عبدالباسط یا سوره های آخر قران ( بخصوص عادیات) توسط پرهیزکار بود...لحن و آهنگ قشنگی دارن