نتایح جستجو
-
یاران ناشناخته ام چون اختران سوخته چندان به خاک تیره فرو ریختند سرد که گفتی دیگر، زمین، همیشه،...
یاران ناشناخته ام چون اختران سوخته چندان به خاک تیره فرو ریختند سرد که گفتی دیگر، زمین، همیشه، شبی بی ستاره ماند. آنگاه، من، که بودم جغد سکوت لانه تاریک درد خویش، چنگ زهم گسیخته زه را یک سو نهادم فانوس بر گرفته به معبر در آمدم گشتم میان کوچه مردم این بانگ با لبم شررافشان: آهای ! از پشت شیشه ها...- فرهيخته
- ارسال پروفایل
-
ای کاش میتوانستند از آفتاب یاد بگیرند که بی دریغ باشند در دردها و شادیهایشان حتی با نان خشکشان...
ای کاش میتوانستند از آفتاب یاد بگیرند که بی دریغ باشند در دردها و شادیهایشان حتی با نان خشکشان و کاردهایشان را جز از برایِ قسمت کردن بیرون نیاورند ... شاملو- فرهيخته
- ارسال پروفایل
-
-
ممنون دوست خوبم..خوشحالم که دوست داشتین....
ممنون دوست خوبم..خوشحالم که دوست داشتین....- فرهيخته
- ارسال پروفایل
-
قرائت زیارت جامعه کبیره http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.p...=1#post5903800 . . . لطفا اطلاع...
قرائت زیارت جامعه کبیره http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.p...=1#post5903800 . . . لطفا اطلاع رسانی کنید :gol:- فرهيخته
- ارسال پروفایل