:gol:چی می شد اگه خدا امروز وقت نداشت به ما برکت بده ،
چرا که دیروز ما وقت نکردیم از او تشکر کنیم .
چی می شد اگه خدا فردا دیگه ما را هدایت نمی کرد ،
چون امروز اطاعتش نکردیم
. چی می شد اگه خدا امروز با ما همراه نبود ، چرا که امروز قادر به درکش نبودیم . . .
.
.
.
تا که بودیم ، نبودیم کسی / کشت ما را غم بی هم نفسیتا که خفتیم همه بیدار شدند / تا که مردیم همگی یار شدندقدر آن شیشه بدانید که هست / نه در آن لحظه که افتاد و شکست . . ....
همه روزم خدایا سیریست به تو می اندیشم
پی عشق فریبنده و زاینده ، به تومی اندیشم
همچو قویی ، به دل دریاچه عشقت که منم
نشسته بر موج سوارم ، به تو می اندیشم . . .
.
.
.
.
در حضور خار ها هم میشود یک یاس بود / در هیاهوی مترسک ها پر از احساس بود
میشود حتی برای دیدن پروانه ها / شیشه های مات یک متروکه را الماس بود
کاش میشد ، حرفی از کاش میشد هم نبود / هرچه بود احساس بود و عشق بود و یاس بود
.
.
.