نتایح جستجو

خو مادر بزرگ، من قبول نکردم! منظور از اون سوال این بود که " چرا نباید ناراحت باشم؟ " در کل من از دستت ناراحتم، دلیلش رو هم یادم رفت :D

پرچمو به اهتزاز درمیارم :D

ببخشید خانوم بزرگ! :| بیا روحیت رو ناز کنم!

حالا نمیخوام زحمتت حروم بشه، یکم بود! :D من نگفتم نیستم! :|

قانع کننده نبود! :D

:| اصن نمیگم، هِی منو دعوا میکنه :| تو نمیدونی روحیه من حساسه ؟ :D

آره نیومدی دیگه! :| بستنی خوشمزه هم واست گرفته بودم :D دیگه دیر شده، چوبش هم خوردم :D

چرا نیستم؟ :/

بله، بازهم پرچم رو به اهتزاز درمیارم :D

تو روحت :D

نیومدی بستنیت رو خودم خوردم :D

منم اونجا بودم دیگه :D اوه اوه، این مردِ بی عرضه کیه که زن گرفتتش؟ :D

بازم واسه خودت :دی مرسی رها جان

من هنوز ناراحتم از دستت؟ :|

:cool:

:cool:

سخت نیست بازیش یکم پیچیدست ولی خیلی خوبه! ساعت 6 که بیام دنبالت میخوایم بریم دور دور، وقت واسه اینکارا نیست :D بابای منم دیگه برم، سمیرا بابای مراقب خودت باش

بین، پوکر یه مقدار پیچیدست! بعد حتما یا باید حضوری باشه، یا تصویری! همینجوری خشک و خالی نمیشه! :| بازیه سختیه! ولی خیلییییییییی باحاله! :D

نه، من حالا حالا ها هستم! :D آخی! مدل خشن با پوستت سازگار نیستا! :D آره، منتظر باش، ساعت 6 میام دنبالت! ;) آره دیگه، بدون من چیکار میکردید واقعا؟ دیگه کی میخواست پوکر یادتون بده؟ :D نه، قبلش مجروح نبودم :| بعدش مجروح شدم :| آره دیگه سوار نمیشم :|

باوا من اصن موتور سوار نمیشم، خوشم نمیاد! شانس نداریم! :| هرکی میدید میگفت آخه تورو چه به موتور سواری! تو برو همون ماشین سوار شو :D خلاصه کلی تیکه انداختن بهمون :| هی میگفتم من مجروحم، منو اذیت نکنید :| ! فایده نداشت، میگفتن الان وقت انتقامه :D