هر کس آن چنان می میرد که زندگی می کند و هر کس آن چنان که در بیداریست،خواب می بیند!
مهربانی جاده ای ست که هرچه بیشتر روند، خطرناک تر می گردد.
نمی توان بازگشت، اما لحظه ای باید درنگ کرد وشاید
چندگامی به بیراهه رفت.
هر کس آن چنان می میرد که زندگی می کند و هر کس آن چنان که در بیداریست،خواب می بیند!
مهربانی جاده ای ست که هرچه بیشتر روند، خطرناک تر می گردد.
نمی توان بازگشت، اما لحظه ای باید درنگ کرد وشاید
چندگامی به بیراهه رفت.
نه تو می مانی ونه اندوه ونه هیچیک ازمردم این آبادی. .. نه این دقایق خوشبو . که روی شاخه ی نارنج میشود خاموش. نه این صداقت حرفی . که درسکوت میان دوبرگ این گل خوشبوست. نه هیچ چیز مرا ازهجوم خالی اطراف نمیرهاند وفکرمیکنم این ترنم مرموز تا ابد شنیده خواهدشد.
نه تو می مانی ونه اندوه ونه هیچیک ازمردم این آبادی... نه این دقایق خوشبو . که روی شاخه ی نارنج میشود خاموش . نه این صداقت حرفی . که درسکوت میان دوبرگ این گل خوشبوست . نه هیچ چیز مرا ازهجوم خالی اطراف نمیرهاند وفکرمیکنم این ترنم مرموز تا ابد شنیده خواهدشد .