نتایح جستجو

سلام چطوری کوروش جان خوبی؟؟؟ ممنونم که به یادم بودی ببخشید من دیروز نبودم که بیام عید رو بهت تبریک بگم با تاخیر عیدت مبارک امیدوارم موفق باشی دوست خوبم

سلام ممنونم بخشید دیر اومدم عید شما هم مبارک بازم ممنون موفق باشین دوست خوبم

قبلا هر جا میخوندم و میشنیدم عشق یعنی نرسیدن خندم میگرفت و میگفتم از بی عرضگی خودتونه که نرسیدین اگه واقعا عشقتون عشق بود الان رسیده بودین ... .. . اما الان میگم : عشق یعنی نرسیدن عشقم که عشق بود بی عرضه هم نبودم چرا نرسیدم؟؟؟؟؟

سلام حال شما؟ خوبین ؟؟؟ ممنونم که به یاد من بودین لطفا برام دعا کنین محتاج دعاهای دوستام هستم ممنونم

دوست دارم همین بارها گفتم و بازم میگم ... .. .

سلام چطوری ؟؟؟ خوبی؟؟ ببخشید من متوجه نشدم چه خبر؟؟؟

آتشی روشن کرده ام ، و عهد بسته ام تا خاموش شدنش، برایت دعا بخوانم . تمام کارهایت رو به راه خواهند شد چرا که من... هیزمی دیگر در شومینه انداخته ام!!!

دوستت دارم هایت را باور می کنم درست مثل امضای آخر نامه هایت که می گویی خون است.. اما طعم آب انار می دهد!!!

چند سال پيش، وقتي كه تركم مي كردي گفتي كه از ياد ببرم هر آنچه بينمان بود، من نيز اسمت را بر در و ديوار نوشته ام تا خاطرم باشد كه بايد... فراموشت كنم!!!ـ "بايد فراموشت كنم

خورشید سعادت را بر آسمان خانه شما می بینم. صبور باش... تیره ترین ابر ها هم ، چند روزی بیشتر دوام نمی آورند!!!

اشك هايم را روي نامه ي عاشقانه با قطره چكان جعل مي كردم ! خاطرم آمد : شايد دلتنگ خنده هايم باشي ببخش اگر اين روزها .... عشق با گريستتن اثبات مي شود !!!

باور کن"عین" و "شین" و قاف" جدا از هم که باشند !هیچ خاصیتی ندارند .اما در کنار هم، معجزه می آفرینند !!!درست مثل من و تو

اگر که می دانستی که چقدر دوستت دارم هیچ گاه برای آمدنت باران را بهانه نمی کردی رنگین کمان من . . . !

برايت دعا ميكنم. هر بار كه پرنده اي مي بينم، هر بار كه مردم بي تفاوت از كنارم مي گذرند و هر بار كه نفس مي كشم، برايت دعا مي كنم، تا به آنچه مي خواهي برسي.

امشب كه بگذرد....... .......... نميدانم ميشود چند روز !!! ولي نميگذرد

نظم عمومي وجودت را بر هم زدم! بند چشمانت را هزار بار از اشک تر کردم! زنداني*هاي ديگرت را فراري دادم! عاشق آشوب گر تو اينجاست! مرا به انفرادي قلبت بينداز

عزیز دلم تو تا آنجـا که می توانی سنگدلی را بیــامــوز و من نیــــز پیـکر تراشــی را !!!ـ

دهان که به سخن باز کردی بوی رفتن را احساس کردم ! و من چه کودکانه فکر می کردم ... با آدامس نعنایی... می شود سرنوشت را تغییر داد !!!

تــابستــان که می شود ، دلـــم شـــور می زند ! نکند طعم گیـــلاس هــای بــازار ... ... مــن را از خــاطرت ببـــرد !!!

پشت همین چراغ قرمز اعتراف کردم که دوستت دارم! تا هرجا مجبور شدی کمی مکث کنی ، ،یاد عشقمان بیافتی چه می دانستم قرار است بعد از من . . .تمام چراغ های زندگی ات سبز شوند