منم از شعر مهرشاد خود خواسته یا نا خواسته یاد این شعره افتادم که :
شب من تار و سیاهه پایان نداره
غم من در شهر غربت سامان نداره
مثل یه لاله در این بیابان پرپر شدم من از داغ یاران
هرگز نبارید یک قطره باران روی تن من ای سوگواران
اینجا غمگینم شب در کمینم
یاران من کو یاری نبینم
یاران من نام تان...