آخر بازی
آخر بازی
تو را چه سود
فخر به فلک بر
فروختن
هنگامی که هر غبار راه لعنت شده نفرینت میکند؟
تو را چه سود از باغ و درخت
که با یاسها
به داس سخن گفته ای.
آنجا که قدم برنهاده باشی گیاه از رستن تن میزند
چراکه تو
تقوای خاک و آب را
هرگز باور نداشتی.
فغان که سرگذشت ما
سرود بی اعتقاد سربازان...