نتایح جستجو

  1. م

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای...

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای جوان‏مرد ! دوستی تو به چه کار من آید؟ از این دوستی مرا به بلا افکنی و خود نیز بلا بینی! پدرم یعقوب، مرا دوست داشت و بر سر این دوستی، او بینایی‏اش را از دست داد و من به چاه افتادم. زلیخا ادعای دوستی من...
  2. م

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای...

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای جوان‏مرد ! دوستی تو به چه کار من آید؟ از این دوستی مرا به بلا افکنی و خود نیز بلا بینی! پدرم یعقوب، مرا دوست داشت و بر سر این دوستی، او بینایی‏اش را از دست داد و من به چاه افتادم. زلیخا ادعای دوستی من...
  3. م

    سلام من یعنی از خودم بپرسم-اخه من یه بار تجربه کردم اون موقع از این کیک ها نبود که سفارش بدیم...

    سلام من یعنی از خودم بپرسم-اخه من یه بار تجربه کردم اون موقع از این کیک ها نبود که سفارش بدیم فقط کیک یزدی بود-یادش بخیر.
  4. م

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای...

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای جوان‏مرد ! دوستی تو به چه کار من آید؟ از این دوستی مرا به بلا افکنی و خود نیز بلا بینی! پدرم یعقوب، مرا دوست داشت و بر سر این دوستی، او بینایی‏اش را از دست داد و من به چاه افتادم. زلیخا ادعای دوستی من...
  5. م

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای...

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای جوان‏مرد ! دوستی تو به چه کار من آید؟ از این دوستی مرا به بلا افکنی و خود نیز بلا بینی! پدرم یعقوب، مرا دوست داشت و بر سر این دوستی، او بینایی‏اش را از دست داد و من به چاه افتادم. زلیخا ادعای دوستی من...
  6. م

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای جوان‏مرد...

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای جوان‏مرد ! دوستی تو به چه کار من آید؟ از این دوستی مرا به بلا افکنی و خود نیز بلا بینی! پدرم یعقوب، مرا دوست داشت و بر سر این دوستی، او بینایی‏اش را از دست داد و من به چاه افتادم. زلیخا ادعای دوستی من کرد و...
  7. م

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای جوان‏مرد...

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای جوان‏مرد ! دوستی تو به چه کار من آید؟ از این دوستی مرا به بلا افکنی و خود نیز بلا بینی! پدرم یعقوب، مرا دوست داشت و بر سر این دوستی، او بینایی‏اش را از دست داد و من به چاه افتادم. زلیخا ادعای دوستی من کرد و...
  8. م

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای جوان‏مرد...

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای جوان‏مرد ! دوستی تو به چه کار من آید؟ از این دوستی مرا به بلا افکنی و خود نیز بلا بینی! پدرم یعقوب، مرا دوست داشت و بر سر این دوستی، او بینایی‏اش را از دست داد و من به چاه افتادم. زلیخا ادعای دوستی من کرد و...
  9. م

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای جوان‏مرد...

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای جوان‏مرد ! دوستی تو به چه کار من آید؟ از این دوستی مرا به بلا افکنی و خود نیز بلا بینی! پدرم یعقوب، مرا دوست داشت و بر سر این دوستی، او بینایی‏اش را از دست داد و من به چاه افتادم. زلیخا ادعای دوستی من کرد و...
  10. م

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای جوان‏مرد...

    «می‏گویند آن گاه که یوسف در زندان بود، مردی به او گفت: تو را دوست دارم. یوسف گفت: ای جوان‏مرد ! دوستی تو به چه کار من آید؟ از این دوستی مرا به بلا افکنی و خود نیز بلا بینی! پدرم یعقوب، مرا دوست داشت و بر سر این دوستی، او بینایی‏اش را از دست داد و من به چاه افتادم. زلیخا ادعای دوستی من کرد و...
  11. م

    سلام ممنون .

    سلام ممنون .
  12. م

    ادم‌ها زندگی می‌کنند… انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند! آدم‌ها می‌شنوند… انسان‌ها گوش می‌دهند! آدم‌ها...

    ادم‌ها زندگی می‌کنند… انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند! آدم‌ها می‌شنوند… انسان‌ها گوش می‌دهند! آدم‌ها می‌بینند… انسان‌ها عاشقانه نگاه می‌کنند! آدم‌ها در فکر خودشان هستند… انسان‌ها به دیگران هم فکر می‌کنند! آدم‌ها به نفس کشیدن فکر می‌کنند… انسان‌ها به استفاده از هر نفس! آدم‌ها می‌خواهند شاد باشند…...
  13. م

    دم‌ها زندگی می‌کنند… انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند! آدم‌ها می‌شنوند… انسان‌ها گوش می‌دهند! آدم‌ها...

    دم‌ها زندگی می‌کنند… انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند! آدم‌ها می‌شنوند… انسان‌ها گوش می‌دهند! آدم‌ها می‌بینند… انسان‌ها عاشقانه نگاه می‌کنند! آدم‌ها در فکر خودشان هستند… انسان‌ها به دیگران هم فکر می‌کنند! آدم‌ها به نفس کشیدن فکر می‌کنند… انسان‌ها به استفاده از هر نفس! آدم‌ها می‌خواهند شاد باشند…...
  14. م

    دم‌ها زندگی می‌کنند… انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند! آدم‌ها می‌شنوند… انسان‌ها گوش می‌دهند! آدم‌ها...

    دم‌ها زندگی می‌کنند… انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند! آدم‌ها می‌شنوند… انسان‌ها گوش می‌دهند! آدم‌ها می‌بینند… انسان‌ها عاشقانه نگاه می‌کنند! آدم‌ها در فکر خودشان هستند… انسان‌ها به دیگران هم فکر می‌کنند! آدم‌ها به نفس کشیدن فکر می‌کنند… انسان‌ها به استفاده از هر نفس! آدم‌ها می‌خواهند شاد باشند…...
  15. م

    دم‌ها زندگی می‌کنند… انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند! آدم‌ها می‌شنوند… انسان‌ها گوش می‌دهند! آدم‌ها...

    دم‌ها زندگی می‌کنند… انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند! آدم‌ها می‌شنوند… انسان‌ها گوش می‌دهند! آدم‌ها می‌بینند… انسان‌ها عاشقانه نگاه می‌کنند! آدم‌ها در فکر خودشان هستند… انسان‌ها به دیگران هم فکر می‌کنند! آدم‌ها به نفس کشیدن فکر می‌کنند… انسان‌ها به استفاده از هر نفس! آدم‌ها می‌خواهند شاد باشند…...
  16. م

    آدم‌ها زندگی می‌کنند… انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند! آدم‌ها می‌شنوند… انسان‌ها گوش می‌دهند! آدم‌ها...

    آدم‌ها زندگی می‌کنند… انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند! آدم‌ها می‌شنوند… انسان‌ها گوش می‌دهند! آدم‌ها می‌بینند… انسان‌ها عاشقانه نگاه می‌کنند! آدم‌ها در فکر خودشان هستند… انسان‌ها به دیگران هم فکر می‌کنند! آدم‌ها به نفس کشیدن فکر می‌کنند… انسان‌ها به استفاده از هر نفس! آدم‌ها می‌خواهند شاد باشند…...
  17. م

    آدم‌ها زندگی می‌کنند… انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند! آدم‌ها می‌شنوند… انسان‌ها گوش می‌دهند! آدم‌ها...

    آدم‌ها زندگی می‌کنند… انسان‌ها زیبا زندگی می‌کنند! آدم‌ها می‌شنوند… انسان‌ها گوش می‌دهند! آدم‌ها می‌بینند… انسان‌ها عاشقانه نگاه می‌کنند! آدم‌ها در فکر خودشان هستند… انسان‌ها به دیگران هم فکر می‌کنند! آدم‌ها به نفس کشیدن فکر می‌کنند… انسان‌ها به استفاده از هر نفس! آدم‌ها می‌خواهند شاد باشند…...
  18. م

    سلام ممنون بابت عکسها فقط بگین واقعی شو از کجا پیدا کنم؟ واقعا" زیبا در عین حال خوشمزه بودن.

    سلام ممنون بابت عکسها فقط بگین واقعی شو از کجا پیدا کنم؟ واقعا" زیبا در عین حال خوشمزه بودن.
  19. م

    سلام ممنون عزیزم...... اینم کیک تولد ما.... بفرمایید : [IMG]

    سلام ممنون عزیزم...... اینم کیک تولد ما.... بفرمایید : [IMG]
  20. م

    سلام ممنون عزیزم...... اینم کیک تولد ما.... بفرمایید : [IMG]

    سلام ممنون عزیزم...... اینم کیک تولد ما.... بفرمایید : [IMG]
بالا