و باز درد سینه دارم...
و دوباره آهی سرد....
و دوباره اشک ها مجال هیچ کاری را به من نمیدهند....
و در سکوتی مرگبار زیر لب زمزمه میکنم:
پدر تولدت مبارک
و در بهت و ناباوری خودم فرو میروم.....
و سکوت.....
همینم مونده تو شهر غریب دنبال متر دست دوم باشم:surprised:اینجا نمیدونیم کجا میفروشن.دلت خوشه ها.حالا من پیشنهاد ندم؟تو که بدتر از من پیشنهاد میدی
وای من پول ندارم
ببین یه پیشنهاد میشه بریم اونجا بعد مثلث های کوچیک تقسیم کنیم که ضلعشون از 5 یا 7 متر بیشتر نباشه .متر تو چند متره؟
من میتونم اون 10متریرو دم خونمون بخرم.اما یه دونه 5 متری دارم