نتایح جستجو

چطوری شونگیل ..........................موخوامت:child:

در چين باستان شاهزاده ای تصميم به ازدواج گرفت.با مرد خردمندی مشورت کرد و تصميم گرفت تمام دختران جوان منطقه را دعوت کند تا دختری سزاوار را انتخاب کند.وقتی خدمتکار پير قصر ماجرا را شنيد، به شدت غمگين شد چون دختر او مخفيانه عاشق شاهزاده بود.دخترش گفت که او هم به اين مهمانی خواهد رفت.مادر گفت تو...

به به حاج محسن میبینم که تو جوامع پر جمعیت رفت و امد میکنی بابا ای ولا همه اونجا چشم انتظار توان سال نو مبارک ایشالا به خوشی شادی سلامتی

:w34:

سلام خوب گزاشتی رفتی سال نو مبارک

سلام سال نو مبارک اومدم نبودی ایشالا هرجا هستی شاد و سرزنده و دوست ئاشتنی باشی مثل همیشه

[IMG]

مَردی , شب موقع برگشتن از ده پدری تو شمال اطرف اردبیل، جای این که از جاده اصلی بیاد، یاد باباش افتاده که می گفت؛ جاده قدیمی با صفا تره و از وسط جنگل رد میشه! این‌طوری تعریف می‌کنه: من احمق حرف بابام رو باور کردم و پیچیدم تو خاکی، ٢٠ کیلومتر از جاده دور شده بودم که یهو ماشینم خاموش شد و هر...

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/332375-اشعار-فروغ-فرخزاد

روزی لئون تولستوی در خیابانی راه می رفت که ناآگاهانه به زنی تنه زد. زن بی وقفه شروع به فحش دادن و بد وبیراه گفتن کرد . بعد از مدتی که خوب تولستوی را فحش مالی کرد ،تولستوی کلاهش را از سرش برداشت و … محترمانه معذرت خواهی کرد و در پایان گفت : مادمازل من لئون تولستوی هستم . زن که بسیار شرمگین شده...

خوب چرا این تاپیک رو توی زنگ تفریح زدی؟

جنایت کاری که یک آدم را کشته بود، در حال فرار و آوارگی با لباس ژنده و پرگرد و خاک و دست و صورت کثیف،خسته و کوفته ، به یک دهکده رسید. چند روزی چیزی نخورده و بسیار گرسنه بود. او جلوی مغازه میوه فروشی ایستاد و به پرتقال های بزرگ و تازه خیره شد. اما بی پول بود. بخاطر همین دو دل بود که پرتقال را به...

سلام منون از دوستیتون

بعد از حادثه یازدهم سپتامبر که منجر به فروریختن برج های دو قلوی معروف آمریکا شد ، یک شرکت از بازماندگان شرکت های دیگری که از این حادثه جان سالم به در برده بودند خواست تا از فضای در دسترس شرکت آنها استفاده کنند. در صبح روز ملاقات مدیر واحد امنیت داستان زنده ماندن این افراد را برای بقیه نقل کرد و...

آگهی‌های ترحیم روزنامه را که خواندم با خودم گفتم: چرا هر روز اینقدر دکتر، مهندس، مدیر شرکت، استاد و حاجی... فوت می‌کنند؟ اما وقتی از قیمت چاپ یک آگهی ترحیم در روزنامه مطلع شدم، فهمیدم؛ "فقرا" !!...همیشه بی‌صدا می‌میرند

[IMG]

[IMG]

یه سری هم اونور بزن بخدا ثواب داره اونجا هم شونگیلا رو دوست دارن شیطون بلا شهپر دلبر

مریم جان تولدت مبارک عزیزم ایشالا تولد 100 سالگیتم همینجا بشی

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااام شونگیل دلم تنگ رفته برات