نتایح جستجو

دنیا همه هیچ و کار دنیا همه هیچ ای هیچ برای هیچ بر خویش مپیچ

نگید که تا اون موقع دارید درس میخونید!!!

دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم با کافران چه کارت گر بت نمی پرستی

نه خواهش میکنم سوادتون که حرف نداره احتمالا خواب بهتون چیره شده!!!

یا رب این آتش که در جان من است سرد کن زان سان که کردی بر خلیل

سمر درسته یعنی قصه ای که شبها گفته میشه مگه این نیست؟

در همه دیر مغان نیست چو من شیدایی خرقه جایی گرو باده و دفتر جایی

دربندم از آن دو زلف بند اندر بند نالانم از آن عقیق قند اندر قند ای وعده فردای تو پیچ اندر پیچ آخر غم هجران تو چند اندر چند

ترسم که اشک در غم ما پرده در شود وین راز سر به مهر به عالم سمر شود

چشم هر چی شوما بگید

دل در این پیرزن عشوه گر دهر مبند کاین عروسی است که در عقد بسی داماد است

:biggrin: نه شما هم تشکر نکنید چون عذاب وجدان میگیرم!

دانی که چیست دولت دیدار یار دیدن در کوی او گدایی بر خسروی گزیدن

راستی ببخشید تشکرام تموم شده:redface:

تا نگردی آشنا زین پرده رمزی نشنوی گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش

یک شبی پروانگان جمع آمدند در مضیفی طالب شمع آمدند!!!

ببخشید ندیدم الان میام

خواهش میکنم آخه معمولیش هم نیومدید!!

مشاعره که نیومدید اجازه مرخصی می فرمایید؟

چقدر زیاد:( حالا پایتخت کجا بود؟