گفته بودی درد دل کن گاه با هم صحبتی
کو رفیق راز داری ! کو دل پر طاقتی ؟
شمع وقتی داستانم را شنید آتش گرفت شرح حالم را اگر نشنیده باشی راحتی
تا نسیم از شرح عشقم با خبر شد ، مست شد غنچه ای در باد پر پر شد ولی کو غیرتی ؟ گریه می کردم که زاهد در قنوتم خیره ماند دور باد از خرمن ایمان عاشق آفتی...