[IMG]
تووی سرم پر از حرف هایی ست که نه واژه می شوند نه شعر.
پر از حروفِ الکن که نمی شود بر زبان آورد؛
پر از حروفی که نای چسبیدن به هم را ندارند؛
حروفی که نای حرف زدن ندارند؛
خسته اند دیگر... خسته...
اصلن بیمارند؛
افتاده اند تووی بستر بیماری؛
زخمِ بستر گرفته اند. طفلکیها؛
دردشان می آید؛...