اقیانوس است و من و قایقی که نمی دانم کِی شکست!
منم و این دایره و بی نهایت شعاع!
کدام طرفی شنا کنم که خورشید که زد لب ساحل به هوش بیایم و ندانم کی رسیدم؟ کدام طرفی شنا کنم که تو به من برسی؟
من دست ها را قرنی ست در جیب هایم دارم و شعر می خوانم و شعر می گویم بی هیچ دلیلی.
دست ها در جیب و من...