جوجو اون ....
مرسی زری
خبری نیست
تو تختم لالا تشریف داشتم
اخ نگو دیگه داشتم میمردم که خودم رو رسوندم به کامی
و اومدم اینجا، نمیدونی وقتی دیدم اینجایی چه حالی شدم
مثل وقتی که دو روز باشه نرفته باشی دستشویی
بعد بتونی بری، فک کن :دییییییی
سلام داداش خوبی؟
جات که خیلی خالی بود پروف رزا....
ببینم تو جای منو خالی کردی دیشب اقای خام خوار؟؟ :دی
شرمنده اینقدر خسته بودم که نفهمیدم کی خوابم برد....
رزا دستت درد نکنه
خیلی خوش گذشت
مخصوصا اینکه نسترنم مجلس رو گرم کرد با حرفاش :دی
ایشالا قسمت تو و مریم هم بشه :دی
رزا، مریم جان شبتون بخیر
مریم یکم یاد بگیر
دعوتمون هم که نکردی، ایشششششش
خدافظ
محیا جان ببخشید
من این مرورگرم خیلی اذیت میکنه
صفحه هارو که رفرش میکنم هنگ میکنه
ببخشید خیلی تو مشاعره ها نبودم
ممنون تو هم شبت رویایی
خوابات رنگی
خدافظ
هیچی اخه دیشب به گفته بعضی ها شب مهتاب بود :دی
گفتم شاید در ماه نگریستی و عاشخ شدی :دییییییی
اکشال نداره رزا حالا ناراحت نباش یک همدم هم برای تو پیدا میشه
امسال نسترن سال دیگه تو
ده سال دیگه مریم :دی
فقط نسترن به بچه ها بگو دقیقا چه درختی رو باید گره بزنن؟
حالا هنوز که به مقام شاگردی من نرسیدی
ولی به عنوان کسی که هوز داره تاتی تاتی میکنه قبولت دارم
حالا ببینم از این به بعد چه کاره ای!!!!!!!!!!
اره واستا داش بیژنم بیاد بعد مدال و گل رو میدم بهت