نتایح جستجو

  1. maryam_22

    معماری با مصالحی از جنس دل

    تو آفتاب بودي بخشنده،پاك ،گرم من،مرغ صبح بودم -مست و ترانه گو- اما در آن غروب كه از هم جدا شديم شب را شناختيم
  2. maryam_22

    چرا نغمه جون ؟

    چرا نغمه جون ؟
  3. maryam_22

    رد پای احساس ...

    کاش گذر زمان در دستانم بود تا لحظه هاي با تو بودن را آنقدر طولاني مي كردم که برای بي تو بودن وقتي نمي ماند
  4. maryam_22

    کوچه های تنهایی

    دوش با ياد تو در خلوت من بزمي بود خلايق گفتند كه : َََُُُِِسودا زده تنهاست هنوز
  5. maryam_22

    گفتگوهای تنهایی

    آنكه مست آمد و دستي به دل ما زد و رفت، در اين خانه ندانم به چه سودا زد و رفت، خواست تنهائي ما را به رخ ما بكشد، تنه اي بر در اين خانه ي تنها زد ورفت...
  6. maryam_22

    فراق یار

    باز به سر زد امشب اي گل هواي رويت پايي نمي دهد تا پرواز كنم به سويت گيرم قفس شكستم وز دام و دانه جستم كو بال آنكه خود را باز افكنم به كويت ...
  7. maryam_22

    [IMG]

    [IMG]
  8. maryam_22

    ثانیه های خاکستری...

    قصه ي دلتنگي من ، نازنين ُبگذار و ُبگذر... عابري تو، عابري توُ اندرين پاييز، برگم بر تنم گامي فرو نه ،ُتردم و نزديك مرگم... بر تن نمناك كوچه ، خش خش پايت شنيدم خسته و رنجور خود را زير پاهايت كشيدم اين دل پائيزيم را زير پاهايت نديدي آه! از عشقت كشيدم ، جز جفا از تو نديدم...
  9. maryam_22

    [IMG]

    [IMG]
  10. maryam_22

    [IMG]

    [IMG]
  11. maryam_22

    [IMG]

    [IMG]
  12. maryam_22

    [IMG]

    [IMG]
  13. maryam_22

    [IMG]

    [IMG]
  14. maryam_22

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    با هر شكن كه گشت به پيشاني ام پديد خطي نوشت چرخ ز راز شكست ما
  15. maryam_22

    رفتن...

    نوبت من شده بود که معلم پرسید صرف کن رفتن را ؟ و شروع کردم من : رفتم ، رفتی ، رفت . . . و سکوتی سرسخت همه جا را پر کرد سردی ِ احساسش فاصله را رو کرد آری رفت و رفت و من اکنون تنها مانده ام در اینجا شادی ام غارت شد من شکستم در خود سهم من غربت شد من دچارش بودم بغض یک عادت شد...
  16. maryam_22

    زمزمه های عاشقانه

    من با تو ام ای رفیق ! با تو همراه تو پیش می نهم گام در شادی تو شریک هستم بر جام می تو می زنم جام من با تو ام ای رفیق ! با تو دیری ست که با تو عهد بستم همگام تو ام ،‌ بکش به راهم همپای تو ام ، بگیر دستم پیوند گذشته های پر رنج اینسان به توام نموده نزدیک هم بند تو بوده ام زمانی در یک...
  17. maryam_22

    میسی عسیس دلم صاحابش قابله گلم

    میسی عسیس دلم صاحابش قابله گلم
  18. maryam_22

    سیلام نغمه جونم مرسی عسیسم چه خوشگلن

    سیلام نغمه جونم مرسی عسیسم چه خوشگلن
  19. maryam_22

    بهترین شعری رو که دوست داری چیه؟

    با گریه های یکریز یکریز مثل ثانیه های گریز با روزهای ریخته در پای باد با هفته های رفته با فصل های سوخته با سالهای سخت رفتیم و سوختیم و فروریختیم با اعتماد خاطره ای در یاد اما آن اتفاق ساده نیفتاد قیصر امین پور
  20. maryam_22

    خودتو با یه شعر وصف کن...!

    دلم تنگ است دلم اندازه حجم قفس تنگ است سکوت کوچه لبریز است صدایم خیس و بارانی است نمی دانم چرا در قلب من پاییز طولانی است
بالا