خواهر کوچکم از من پرسید
پنج وارونه چه معنا دارد؟
من به او خندیدم.
کمی آزرده و حیرتزده گفت:
روی دیوار و درختان دیدم
باز هم خندیدم
گفت دیروز خودم دیدم
مهران پسر همسایه
پنج وارونه به مینو می داد.
آن قدر خنده برم داشت که طفلک ترسید
بغلش کردم و بوسیدم و با خود گفتم:
بعدها وقتی بارش بی...