نتایح جستجو

میخواستم شوما خوشحال بشین :دی خیلی هم خوب شد که دی سی شدی :دی اوا چند وقته عینکت رو عوض نکردی؟ هان؟ نه دیگه انصافا رزا کچل نیست همون زشتووو بیتره :دی شوخی میکنی نالاحت میشم اما جدی بگی نه :دیی نه دیگه کوکاکولاشو خودم بیام بخورمت :دییی هی وای من بنوشمت :دی

ها؟ چی میگی؟ مراسم اعدامت هم فردا برگزار میشه اماده باش...

شبت باقلوایی...

زشتووووووووووووو :دیییییی

تو پلوف خودتم گفتم عین یه ملد وایمیستم :دییییی

باز درسات یادت رفت؟ مریم داره از استراتژی مظلوم نمایی استفاده میکنه گولش رو نخور....

اره دیگه عکسای باغبانی هم حیف شد :دی

علیک للام خاله آوایییی نه بابا آوایییییی نه اصلا ولش کن :دی خوفی خوفم منم... نخیلم اصلنشم حلصم در نیومدش... اصلنشم بهش بگو زشتو رو... مهنم هستم..........

باشه همکارکم به خداوند منان میسپارمت...

خواهش میکنم به من لطف داری تو :دی آخ گفتی ننه و دلم رو کردی کباب!! البته مامی جونم هستش، نگی ننه ناراحت میشه :دی نمیدونم ازش بپرس خودت، شاید بدونه....

مریم دیدی بی داداش شدم... الان من دیگه مشاهده گفتگو کی رو بخونم؟ هان؟ بیژن رفت از پیشمون...

اینو خوب اومدی... موخوامت همکاری، مخصوصا اون دلت رو که نمیاد :دی به زودی خواهی فهمید، شایدم نفهمیدی، بستگی داره... افرین افرین همکار همراه خودم، بیا بریم.... ها؟ من که چیزی نگفتم؟:whistle::whistle:

نـــــــــــــــچ نمیـــشه!! مگه نقل و نبات که همینجوری بدم بهت... باید شرایطش رو داشته باشی که از رنگ نوشته هات شرمندت شدم :دی تازه آزادی هم بوی خون میده؟ آره؟ اعـــــــــــــــــدام!! زوینا نوچه خودمه از من تبعیت میکنه :دی

شد امید از شش جهت مقطوع و نومیدی رسید بـــو کــه نومیـــدی بدست مــرگ بسپـــارد مــــرا ...

زوینا بهش فش بده بدجور :دیییییی

اره راست میگی ولی من از چند روز دیگه برای ارشد شروع میکنم اگر خدا بخواد...

نه دیگه مگه تو جرات داری من سوال بپرسم و جواب ندی؟ ها؟ هیچی ولش کن، آخه یکم خینگ بازی در اوردم الان فهمیدم چه گندی زدم :دی میگم همکاری یک پروژه جدید دار زدن مریم، موافخی؟

جان تو اصلا راه نداره... اصرارم نکن... میخوام همین وسط پروفت به دار مجازات اویختت کنم :دی

خوب نیستم چطورم نیستم.... نخیر نمی بخشم... مگه الکیه؟؟ گفتم که خوب نیستم چندبار میپرسی...

زیر اسمون خدا الافی فعلا... تو چه میکنی؟