گرفته دلم ، کجایی که آرامم کنی ، کجایی که این غم یخ زده را در دلم آب کنی
گرفته دلم ، کجایی که به درد دلهایم گوش کنی ، کجایی که مرا با بوسه هایت گرم کنی..[/
بر خسته تن رنجور خویش به خنده طعنه می زنم
چرا که در این روزگار غریب
توانی نخواهد ماند برای زندگي بی لبخند .
در این جاده ای که انباشته به سراب است
چشمها را هر چه باز تر می کنی بیشتر سراب
می بینی
چشمها را باید بست ، زندگي شاید زیبا تر شود.
بگذار آسوده بیاندیشم بگذار آسوده بزیم
زندگي چنان...
در سکوت لحظه ها
آسمان
به ایمان انسان می خندید
و من
به این معتقدم که
آری زندگي سخت زیباست.
کاش می شد
زندگي را بخشید
و به این
لبخند زد که آری
تا رسیدن به خدا
دو سه لبخند بیش نمانده. ...
بچه ها زيباترين شعري كه من
خوانده ام، لبخند زيباي شماست
در خيالم بهترين آوازها
خنده و فرياد و غوغاي شماست
بچه ها وقتي كه بازي مي كنيد
قلب من هم با شما پر مي كشد
توي خانه،توي كوچه،در كلاس
هركجا در جمعتان سر مي كشد
آرزويم بچه ها،اين است اين
كاش مي شد باز كودك مي شدم
مي دويدم با شما در كوچه ها...
خدا، بیشترین حساب رو روی اونایی باز میکنه که مهربونن نه اونایی که فقط دین دارن. دین دارها، عبادتکده ها رو پر میکنن که حواله بهشت رو بگیرن. اونا، عموما خدای بدون بهشت رو نمیخوان. پشت خدا به بنده های مهربونش گرمه.