نتایح جستجو

در حقیقت یوسف مجنون با احساس نازنینه

مرسی شما لطف داری توی این داستانم یوسف که شخصیت اصلیه داستانه گیتار میزنه و ترانه های منو میخونه اما به زودی چند تا از ترانه هامو یه خواننده جوان اما خوش صدا میخونه

ار کسی تقلید نمیکنم.سعی کردم یه کار جدید نو باشه سبک من فقط نوشتن واقعیت و احساس پاک و صادقانه اس چیزی که خودم خیلی بهش اعتقاد دارم (عشق پاک ) توی این داستانم از تشبیه و ترانه های خودم هم استفاده کردم

شما دعا کنید تا آخر فروردین کتابمو تحویل ناشر بدم اردیبهشت میام شهر شما شهر عشق و احساس شیراز

این کتابم تشکیل شده از چند تا واقعیت کاملا رمانتیک و احساسیه سعی کردم عشق پاک و واقعی رو به رشته تحریر در بیارم اما کتاب بعدیم فقط سرگذشت دوستمه

چرا اما زیاد نه 4 یا 5 بار اما همین اندازه هم باعث شده من عاشق شیراز بشم . واقعا شهر قشنگیه

بله در مهمان نوازی شما که هیچ شکی نیست اما امسال قراره تهران بمونم تا مراحل اخر ویرایش کتابمو تموم کنم اما من عاشق شییرازم حتما اردیبهشت ماه یه سر میام اردیبهشت اونجا مثل بهشته اگر قرار باشه من توی شهر دیگه زندگی کنم حتما شیراز رو انتخاب میکنم

بله طرح اولیه کتاب بعدیمو ریختم راستش قرار داستان زندگی یکی از دوستامو بنویسم یه داستان واقعی اما عاشقانه و احساسی

این حرفو نزنید خدمت از ماست شما بزرگوارید

کاش منم میتونستم عید بیام شیراز

خوشبحالتون بهار شیراز قشنگترین شهر دنیاست

وای بله خودم دارم برای اون روز لحظه شماری میکنم خدا کنه زودتر چاپ بشه تا منم خستگیم در بره

اقا محسن رفتی؟

خوبم شما خوبی؟ خوش میگذره؟

سلام. حال شما؟

ممنون بابا بزرگ زحمت کشیدید تشریف اوردید:biggrin::gol: اما من هیچ شناختی از دنی ندارم:redface: فکر نمیکنید برای گرفتن جواب یه کم زود باشه;)

سلام. حال شما؟[IMG]شما؟

اشک در چشمان من طوفان غم داردبه دل خنده بر لب می زنم تا کس نداند راز دل:gol:

از جرم عشق، پيش کسم گر چه راه نيست يارب تو آگهي که محبت گناه نيست :gol:

تیغ دو ابرو کشیده ای بقتل جان من تیری نگاهی بس است باین دلی پرخون:gol: