نتایح جستجو

آخه نازي!خجالت كشيدي حرفايه عشق و عاشقي زدم؟!:D باشه داداش.من كارمو بلدم.يه عمره آشپزي ميكنم خيالت راحت.عروس سفيد و پخته تحويلت ميدم نميذارم سياه بشه :D

بريدنش با من بود، دوختنش با شما دو تا! چيه شيطون چه زود دهنت آب افتاد :D يه خانم مهربون و دم بخت ديگه!حالا زوده بذار بپذمش.هنوز خامه!اونم مثل تويه ميگه آقا بالا سر نميخوام.البته اصلش لولو سر خر بود كه ترجمه روانش اين شد كه عرض كردم.

سلام مهندس.عرض ارادت:gol: خوب و خوش و سلامتي؟

چي گفتم مگه؟چه شوك يا شك؟چه شكي؟ خب چيه مگه.ميخواي همينطوري تا آخر عمرت بموني؟ درستو كه خوندي.كارم كه داري.پولم نداشته باشي تا عروس بله بگه پولدارم ميشي. ديگه چي كم داري مگه؟البته اين عروس خانم ما خيلي قانعه.نجيب و سربزيره :D ميگه مهم برام خود طرفه نه پول و ثروتش خلاصه ديگه بقيه سنگا رو خودتون...

نظر مثبتم كه مثبته.نظر منفيمم مثبته خوبه. پس ساعت 3:30 دوشنبه دانشكده مهندسي.خوبه؟ گپ رو پايم ولي چاي شرمنده.ضرر داره نميخورم :D

خيلي خوش اومدي :) هر وقت حال داشتي يه قرار بذار ببينمت.من تا سه شنبه فكر كنم مشهد باشم

:biggrin::biggrin::biggrin:

گريه نكن . عروس بفهمه گريه ميكني ميگه اين چه مرديه.مرد كه گريه نميكنه.اونوقت زن گيرت نمياد همينطوري يالغوز ميموني!

حالا وقتي عروس خانم رو معرفي كردم نيشت بسته ميشه:)

مرسي با مرام خب الحمد الله.پس يه شيريني افتاديم ديگه. تو كه كارت بيست بيسته.حتما قبول ميشي.آقا رفتي اونجا يه پارتي بازي هم واسه ما بكن.بخدا ثواب داره. درضمن تو فكرتم. دارم برات آستين بالا ميزنم.ببينم چند مرده حلاجي.گذشته ها گذشته!نبايد غصشو بخوري. به قول يه بنده خدايي ميگه:زندگي همچنان ادامه دارد...

شرمنده شهرام مرام جان آره دادا.از وقتيكه رفتم از باشگاه شروع به خوندن كردم.قبلش براي امتحاناي ترم بعدشم براي كنكور ديگه داشت مخم ميپوكيد!شب امتحان ارشد كلافه شده بودم.هي ميگفتم خدايا اين فردا كي ميرسه پس! ديگه خسته شدم. چكار كردي با شركت نفت؟نتايج اومد؟

سلام دوست عزيز. براي اين كار بايد فايلتونو section بندي كنيد.به اين ترتيب كه آخر صفحه 4 با دستور زير صفحه 4 رو ميشكنيد و در قسمت header يا footer صفحه 5 شماره صفحه رو وارد ميكنيد.بعد از قسمت format page numbe دكمه راديويي start at رو انتخاب و عدد يك را وارد كنيد. اينم آدرس دستور لازم: Page...

سلام مدير خانومي:) خوبي عزيزم؟دلم برات تنگيده بود مدير جان:( شرمنده خيلي وقت بود نيومده بودم از حالا به بعد در خدمتم:gol:

دعا كن كوروش جان. راستي اين سه هفته هرروز فردوسي بودم ، دانشكده مهندسي. ولي از هر كي ميپرسيدم كوروش كجاس ميگفتن نميشناسيم:( كجايي تو الان؟دانشگاهي يا خونه؟

به به . خيلي قشنگ بود. مرسيييييي :gol:

سلام آبجي گل و مهربون خودم:) خوبي عزيزم؟دلم برات يذره شده بود. به به چه عكساي قشنگي.مرسيييييييييي آبجي سما :gol:

سسسسسسسسلام داش شهرام گل خودم.خوبي دادا؟ دل به دل راه داره شهرام جان.هميشه به يادتم.كم سعادت بوديم آقا.شرمنده چه خبرا؟شركت نفت چي شد؟استخدام شدي حالا شيريني نميخواي بدي؟

سلام همكاري!:gol: خوبي؟خوشي؟سلامتي؟

سلام بابك جان.خوبي دادا؟خوشي؟سلامتي؟ دلم برات خيلي تنگ شده بود.براي همه بچه ها تنگ شده بود. چه خبرا دادا؟زندگي بر وفق مراده؟:D

سلام خانم مهندسسسسسسسسسسس!:gol: خوبي؟خوشي؟سلامتي؟ دلم براي همتون تنگ شده بود.آواتارتو عوض كردي نشناختم.خيلي قشنگه مثل قبلي