نه بابا ميرسي من تو رو ميشناسم باو
اره فرياد داد هوار جيغ و ويغ ....
انگاري خوششون مياد از اذيت كردن [IMG]
ديه شه كنيم مام كارمون دستشون گيره ديه [IMG]
همچنان حالم خوب نیست !
احساس می کنم شکست خورده ام ،
در زمان ُ در عرض !
از که ؟ صحبتِ کس نیست ....
نمی دانم .... احساس می کنم ،
کلمه ی ابد ، گنجشکِ وجودم را محسور ِ چشمان ِ خود کرده است !
حسين پناهي
كجاش اصل خنده بود ؟ بي تربيت پررو بي اتيكت بي نزاكت بود خيجالت ميجالتم سرش نميشد اصن
من جاي اون دختره بودم برميگشتم چهار تا كشيده نرو ماده ميخوابوندم تو گوشش تا حساب كار بياد دستش ، والا[IMG]
ها ؟ ميگم كي بهت اجازه داده حافظ رو برداري جاش عطار بذاري ؟ ها ؟ [IMG]
دو سال است که می دانم بی قراری چیست
درد چیست
مهربانی چیست
دو سال است که می دانم آواز چیست
راز چیست ....
چشمهای تو شناسنامه مرا عوض کردند
امروز من دو ساله می شوم ....
گروس عبدالملكيان