خب....
بگویم یا باز ....
از طرفی قرار است پرستو ها کوچ کنند و مسافری را با خود به ان دورترین دور ها ببرند
تنها می شوم...
و از طرفی سکوت می کنم و به دور تنهایی ام پیله می تنم
قرارم با مسافر این بود
تا امدنش هرروز کوچه را اب و جارو کنم و تمییز نگه دارم
اما همین که رفته نمی دانم چرا زانوی غم به...