طعم هدیه
طعم هدیه
روزی فردی جوان هنگام عبور از بیابان ، به چشمه آب زلالی رسید . آب به قدری گوارا بود که مرد سطل چرمی اش را پر از آب کرد تا بتواند مقداری از آن آب را برای استادش که پیر قبیله بود ببرد . مرد جوان پس از مسافرت چهار روزه اش ، آب را به پیرمرد تقدیم کرد . پیرمرد ، مقدار زیادی از آب...