ترم اول که بودم معمولا شبها برای نیم ساعت با دوستم میرفتیم سایت خوابگاه تا یه چرخی تو اینترنت بزنیم اتفاقی یک لینک رو تو 360 کلیک کردیم و منتظر بودیم تا صفحه لود بشه در همون حال مسوول خوابگاه که خیلی مذهبی بود اومد با لا سر ما و ما برگشتیم با هاش سلام و احوال پرسی کردیم که یهو دیدم چشمش گرد شد ...