نتایح جستجو

چه احساس قشنگیه .. وقتی وجود عزیزی رو کنارت حس کنی دستاشو تو دستت بگیری باهاش قدم بزنی صداش رو بشنوی بودن اش رو در کنارت لمس کنی ...... چه احساس نازنین و شیرینیه ..... روبه رو با کسی که دوسش داری بشینی چشاش رو نگاه کنی .. تا عمق وجودت از یه گرمای عجیب آب بشه !! قلبت پر تپش بشه ...

مرا با تمام احساسم بخوان .... مرا از شعرهایم بخوان ........ احساس من در تک تک واژه های اشعارم نهفته شده است .......

خواستم خودمو گول بزنم ؛ همه ی خاطراتم رو انداختم یه گوشه ای و گفتم فرامــــــوش . . . یه چیزی ته قلبم خندید و گفت : یادمه

کسی چــــــــــه میداند که مـــــــــــن هوش و حواســــــــــم را لا بـــه لای ته ریش هــــــــــای مردانــــــــه ات گم کرده ام!!!

بادبادکــــــــ ها رو دوست دارم ! آنها همیشه در آسمان میرقصند .... با اینکه تمام ِ زندگی شان را به باد داده اند !

کــــــــــاش روزهــــــــــــای دلتنگی ِ مـــــــــن مثل ِ “دوست داشتن های” تو کوتاه می شد کــــــــــاش

چــــــه فرقــــی میکند کجا باشم !؟ منـــکه جز تـــــو چیــــزی نمــــی بینم .... !

آدمهــــا کنارت هستند تا کـی؟ تا وقتی که ... به تو احتياج دارند از پيشت ميروند يک روز کدام روز؟ وقتی کسی جايت آمد دوستت دارند تا چه موقع؟ تا موقعی که کسی ديگر را برای دوست داشتن پيدا کنند ميگويند عاشقت هستند برای هميشه... نه فقط تا وقتی که نوبت بازی با تو تمام بشود و اين است بـــازی باهــــم بودن...

من تو را در تمامی ترانه هایم سروده ام ......... وقت هایی که دلتنگت میشوم .........همه چیز ان طور که قلبم میخواهد میشود ..... تو را می سرایم ......در اسمانی که محل زندگی من است ..... تو دیوان همه ی ترانه های منی ......زندگی من ....... [IMG]

انتظار يعني چشمان من كه پشت پنجره جا مانده است. انتظار يعني عكس غبار گرفته ي تو از همان روز جدايي. انتظار يعني قلم من كه هرچه مي نويسد جز نام تو نيست. انتظار يعني شب يلدا نشان من كه به شوق آمدنت تا سحرگاهان پشت درب قلبت مي ايستم تا درب قلبت را بگشايي و مرا سيراب از عشق كني انتظار يعني نگاه...

مرا با تمام احساسم بخوان .... مرا از شعرهایم بخوان ........ احساس من در تک تک واژه های اشعارم نهفته شده است .......

چقدر خوشحــــال بود شیطــان وقتی سیب را چیدم... ... گمان می کرد فریب داده است مرا نمی دانست تو پرسیده بودی مرا بیشتر دوست داری ... یا ماندن در بهشـــت را؟!

هیــچ لحظــه ای به اندازه ی لحظــه های با تـو بودن شیرین نیست مثللحظــه ی دیدن تــو لحظــه ی تموم شدن دوری تــو لحظه ی عاشقـانه ی مـن لحظـه ی گرفتــن دستهـای پـر مهـرت لحظـه ی بـا تـو بــودن در کـنار تــو بــودن ...

سرم را که تکیه میدهم به سینه ی مردانه ات همه ی کوهها کم می آورند امن ،آغوش توست که بهانه ایی میشود برای هزار باره پیدا شدن در حریمت....

عشق چیز مبهمی نیست همین بارانیست که از چشم تو می بارد وقت دلتنگی دستهای من ...

مینویسیم اینجا تا یادمان بماند خاطره های عاشقانه امان را یادمان بماند فراز و نشیب های زندگی امان را هرچند زیاد کنار هم نیستیم اما دوست ؛همراه , همراز؛ همدم؛ هم هستیم

[IMG] هنوز هم عاشقانه‌هایم را عاشقانه برای تو می‌نویسم.. هنوز هم در ازدحام این همه بی تو بودن از با تو بودن حرف می‌زنم.. هنوز هم باور دارم عشق ما جاودانه است.. این روزها دیگر پشت پنجره می‌نشینم و به استقبال باران می‌روم. می‌دانم پائیز، هنوز هم شورانگیز است.. می‌دانم یکی از همین روزها کسی...

من تو را در تمامی ترانه هایم سروده ام ......... وقت هایی که دلتنگت میشوم .........همه چیز ان طور که قلبم میخواهد میشود ..... تو را می سرایم ......در اسمانی که محل زندگی من است ..... تو دیوان همه ی ترانه های منی ......زندگی من ....... [IMG]

اینجا دفتر خاطرات من است ........ دفتر خاطراتم از تمامی لحظه های زندگی ام ........ قهر ها واشتی ها... دلدادگی ها . من نوشتم ازتو ..... ای کاش بخوانی و بدانی هر لحظه ام پر از وجود توست .....

نِگاهِ تــــــو مــَـــرا عاشق تر از پیـــــش می کند چه معجــــــــونی می شود زندگــــــی با لمسِ دستانِ تـــــــو با حسِ عشــــــــــــــــــقِ تـــــــو