نتایح جستجو

[IMG]

سپاس بی پایان....

ﻫﻤﺴﺮﻡ! ﺍﻋﺘﺮﺍﻑ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ: ﺑﻪ ﺗﻮ ﻋﺎﺩﺕ ﻧﮑﺮﺩﻡ... ﺩﻭﺳﺘﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ... ﻋﺎﺷﻘﺖ ﻧﯿﺴﺘﻢ... ﺩﯾﻮﻧﻪ ﺍﺕ ﻫﻢ ﻫﻤﯿﻨﻄﻮﺭ! ﻣﻦ... ﻣﻦ... ﻣﻦ... ﺑﺪﻭﻥ ﺗﻮ ﻣﯿﻤﯿﺮﻡ! ﺗﻮ ﻧﻔﺲ ﻣﻨﯽ... ﺗﻮ ﻗﻠﺐ ﻣﻨﯽ... ﺗﻮ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻨﯽ... ﻣﻦ ﺑﯽ ﺗﻮ ﻫﯿﭽﻢ! ﻧﺎﺯﻧﯿﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺟﻤﺸﯿﺪﯼ [IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

همسرم! آن هنگام که نگاهت را به چشمانم می بخشی و دستانت را محصور دستانم می کنی... تهی می شوم از زمینی بودن... به اوج آسمان می رسم و هستی ام را جانی تازه می بخشم... نگاه تو،عاشقانه هایی را که من تشنه ی شنیندن شان هستم زمزمه می کند و مکنونات دلت را نغمه سرایی... چشمانت را به من ببخش،تا...

همسرم! ﺑﻪ ﻧﯿﺖ ﻋﺸﻘﯽ ﺟﺎﻭﺩﺍﻥ، ﺑﻪ ﻣﺤﺮﺍﺏ ﺁﻏﻮﺷﺖ ﻣﯽ ﺁﯾﻢ... ﺁﯾﻪ ﯼ ﻭﺻﺎﻝ ﺭﺍ ﺗﻼﻭﺕ ﻣﯽ ﮐﻨﻢ ﻭ ﺣﺪﯾﺚ ﺩﻟﺪﺍﺩﮔﯽ ﺭﺍ ﺗﻔﺴﯿﺮ... ﺩﺭ ﺳﺠﺪﮔﺎﻩ ﭘﯿﺸﺎﻧﯽ ﻣﻦ،ﺑﻮﺳﻪ ﯼ ﺗﻮ...ﻣﺮﺍ ﺟﺎﻧﯽ ﺗﺎﺯﻩ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻗﻨﻮﺕ ﺁﺭﺯﻭﻫﺎﯾﻢ، ﺭﻩ ﺗﻮﺷﻪ ﯼ ﻧﯿﮑﺒﺨﺘﯽ... ﻋﺸﻖ ﻣﻦ؛ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺯﻧﺪﮔﯽ ﻣﻦ... ﺑﺎﺗﻮ، ﺩﺭ ﮐﻨﺎﺭ ﺗﻮ، ﺟﺮﻋﻪ ﯼ ﻧﺎﺏ ﺁﺭﺍﻣﺶ ﺭﺍ ﻧﻔﺲ ﻣﯽ ﮐﺸﻢ ﻭ ﺑﻪ ﺑﻬﺸﺖ ﺑﺮﯾﻦ...

همسرم! ﻭﻗﺘﯽ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻣﯽ ﻧﻮﯾﺴﻢ، ﺍﺣﺴﺎﺳﻢ ﮔﻞ ﻣﯽ ﮐﻨﺪ ﻗﻠﻤﻢ ﺍﺯ ﺷﺒﻨﻢ ﭘﺮﻣﯽ ﺷﻮﺩ ﻭ ﻋﺎﺷﻘﺎﻧﻪ ﻫﺎﯾﻢ ﻣﻌﻄﺮ.... ﻭﺻﻒ ﺗﻮ ﻫﻤﺎﻧﻘﺪﺭ ﻟﻄﯿﻒ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﻠﺒﺮﮒ ﻫﺎﯼ ﮔﻞ ﺭﺯ:gol: ﻧﺎﺯﻧﯿﻦ ﻓﺎﻃﻤﻪ ﺟﻤﺸﯿﺪﯼ [IMG]

همسرم! و چشمان ات راز ِ گل سرخ است و عشق ات اعتبار هستی ِ آدمی ست هنگامی که تقدیر آیه ی مقدس سرنوشت را تلاوت می کند و آغوش ات منحصر ترین جای برای زیستن اندک جایی برای از دنیا گسستن و گریز ِ آدمیان که با هزاران ترفند به گستاخی تمام نجابت ِ آسمان را متهم می کنند شرافت اش را بر باد می...

همسرم، شاهزاده ی باران من! دیگر هیچ موهبتی در دنیا برایم ارزشی ندارد، وقتی تو بزرگترین اعجازی! ترنم هیچ آوایی را نمی خواهم، وقتی صدای جذاب و مردانه ات، مرا به فراسوی آرامش می رساند... نگاه تو برای من، ترانه هستی را می سراید، موسیقی جانم را می نوازد و نت های احساسم را تنظیم می کند... تو...

[IMG]

[IMG]

[IMG]

[IMG]

همسرم! و چشمان ات راز ِ گل سرخ است و عشق ات اعتبار هستی ِ آدمی ست هنگامی که تقدیر آیه ی مقدس سرنوشت را تلاوت می کند و آغوش ات منحصر ترین جای برای زیستن اندک جایی برای از دنیا گسستن و گریز ِ آدمیان که با هزاران ترفند به گستاخی تمام نجابت ِ آسمان را متهم می کنند شرافت اش را بر باد می...

امشب در کوچه پس کوچه های ذهنم تو را می کاوم... نشانی تو را از چهل چراغ مهتاب می خواهم... و در بنبست عشق، نسیمی از عطر تن تو را می بابم... روحم به آسمان می رود... جسمم در میان دستان تو، به تنپوشی از نور و احساس پوشانده می شود... و من با هر بوسه ی تو، جانی تازه می ستانم و از نو متولد می...

همسرم! همه ی دنیای من، خلاصه می شود به میان بازوان تو من همه ی هستی ام را به تو می بخشم تو انحصار دنیایم را موید باش! نازنین فاطمه جمشیدی [IMG]

سلام الهه ی وجاهت و زیبایی من! سلام خانم خوشگل من، خوبی؟ بزرگ مرد کوچک خواهرت خوبه؟ منم مثل شما یه خواهر زاده دارم که همه ی دنیا میدونند مهدی (پسر خواهرم) عشق و نفس نازنینه...حتی همسرم! امیدوارم همیشه شاد باشی و عاشق:gol: عزیز دلم... بابت دعای زیبات ازت متشکرم و روی ماهتو می بوسم...