قربونت ایشالا عروسیت....
آرامش هم دختر خوبیه... ولی هر جور خودت صلاح میبینی ...
اون شکلکم واسه آواتارت بود. تنها چیزی که بهت نم اومد همینیه که زدی...
حالا فعلا رو عروسی فکر کن تا بعد...
بله بانوی من... حق با شماست....
سحر شد و شما هنوز در این بارگه به کنکاش مشغولی...
تو را زکنگره ی عرش می زنند سفیر
ندانمت که در این دامگه چه افتاده است....
اجازه ی ترخیص می فرمایید؟
نه آخه با دوای دکتر خوب نمیشه... میدونی دردش مثله چی بگم.؟..؟؟ مثل یه چیز میمونه...مثل خنجر.... بدجور پهلوهام درد میکنه...انگار یکی از پشت بهم خنجر زده... یا می زنه!