روز اولی که رفتم دانشگاه مثل بقیه اول رفتم دنبال کارت غذا...
از یه نفر پرسیدیم اتوماسیون کجاست؟
اونم بهمون گفت...
ولی طرف نا مردی نکرده بود و مارو فرستاده بود تو نمازخونه آقایان!!!
سلام علیکم!!! خوبی شما... امشب چه خبره؟؟؟
نکنه تولدمه؟؟؟
نه اونکه 7-8 ماه دیگست...
مهدیس چه خبره که امشب دوستای من میان میرن... زنگ میزنن...
نکنه دام میمیرم....
هیچی دیگه آقا محدرضا...
درخت توتشو کن فیکون کردیم...
جاتون خالی خیلی خوشمزه بود...
همون پنج شش تا از شجاع دلان شیر صفت هم پریدن تو استخر آب و یه شنای فتت و فتل انجام دادن!!!!
استادم به هر کی شنا کرده بود یک نمره اضافه کرد!!!!!!1