نتایح جستجو

برو هم پیامای صفحه ی خودتو دوباره بخون و هم پیامایی که به دیگران دادی !!!

من سر بچه داد نمیزنم !!! توم میخواستی بری اما به جاش انقدر کفش و کتونی نمیخریدی !!! والا به خدا ... اما خوب نیست ادم پشت سر خواهرش حرف بزنه ! ( البته ادم نه تو !!! ;))

a day without you like a year without rain اگه فهمیدی من اسممو میزارم یگانه !!! ;)

یگانه خز بود !!!

فکر کن کلاس قبلیش ساعت 3:15 تموم میشد و کلاس خودش ساعت 4 شروع میشد همیشه 10 دقیقه مونده میومن اما این دفعه که من میخواستم زود برمو و اصلا نبینمش ساعت 2:30 اومد منو دید سر کلاس بودم همش نگاه میکرد منم مانتو صورتیمو پوشیده بودم کلاس که تموم شد نشسته بود و دید که خانم صیاف به من میگه که کجا میری...

دارم مثل ادم باهات حرف میزنم ! مثلا خواستم ازت نظر بپرسم ... بی مزه !

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/239530-%D9%81%DA%A9%D8%B1-%DA%A9%D9%86%D9%85-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D9%85-!!!?highlight=

http://www.www.www.iran-eng.ir/showthread.php/239530-%D9%81%DA%A9%D8%B1-%DA%A9%D9%86%D9%85-%D8%A8%D8%A7%DB%8C%D8%AF-%D8%A8%D8%B1%D9%85-!!!?highlight=

khaste shodam 1 mahie chand nafar hastan k aslan az man khosheshon nemiad kollan dg beram behtare ya age biam hichkari nemikonam dg to hich tapycki nemiram aslan dg jigsawii nabayad bashe age bedoni che hali daram !!! kheyli dost dashtam ba 1 harf mizadamo harchito delam budo migoftam yegane b...

خونه تنهام !

ممنون !!! سوغاتیاتو گرفتی ؟!!!

امروز 100 بار اهنگ broken angle ارشو گوش میدادم ...!!! خسته شدم ...

سلام حالا فردا معلوم میشه ! نه بابا . ضایعست. خودت بگو اصلا میخوای قبلش بهش ایمل بزنی و بگی که میخوای باهاش حرف بزنی اما برات سخته و نمیتونی . ببین چی میگه !!!

سلام. 1. پولاتو جمع کن که میخوایم بیرم TT ...!!! 2. برو پیام خصوصیاتو چک کن.. امروز فکر کنم مشکلی پیش اومده بود که پیام خصوصیا به خنوان پیام جدید نمیومد. ببین چیزی نزده. امروز که من این مشکلو داشتم.

تو اول اون کاریو که گفتم انجام بده. چک کن پیاماتو. مگه تو بهش این چند وقته پیامی زده بودی که این جوری جواب داده ؟!!!

ببین این چند وقته مشکلاتی مثل این پیش اونده بود و خانواده اصلا توجه نمیکردن. در ضمن اصلا برای تو بد نشد. تو که کاری نکردی. مقصر اون بوده که حالا باید پای خربزه ای که خورده بشینه. من قسم خوردم و به بابا و مامان چیزی نگفتم. فقط هانیه بود. شما دخالت نکن بذار من باید ادمش کنم. هیچ چیز بدی اتفاق...

عجب ...!!!

سلام. من که گفتم دیگه خیلی کم میخوام بیام باشگاه !!! مگه قرار نذاشتیم ؟!!! مگه نگفتی الهه هر وقت خواستم از این موضوع حرف بزنم تو نذاری ؟؟؟ یگانه به خودت بیا ... به همه ی حرفای من تو هفته ی پیش که باهم زدیم خوب فکر کن. بهت گفتم اگه بخوای واقعا باید خیلی محطاط باشی. مامان و بابا رو که میشناسی ...

منم واقعا به این نتیجه رسیدم که احساساتت زودگذره ...! فکر نکن ...

اولا از اینکه خیلی دیگه داری بزرگش میکنیا ...! بسه دیگه. اگه به خودت تلقین نکنی خیلی زود یادت میره. حالا هی بگوااا ...! دیگه راجع به این موضوع تو باشگاه با هیچ کسی حرف نمیزنیا ...! واقعا جدی دارم میگم. من مطمئنم که خیلی زود یادت میره. مگه پارسال یادت نیست. عاشق کی بودی ؟ هان ؟ الان دیگه برات...