نتایح جستجو

  1. معمار67سبز

    دلتنگم.............

    خسته‌ام از آرزوها ، آرزوهاى شعارى شوق پرواز مجازى ،‌ بالهاى استعارى لحظه‌هاى كاغذى را ، روز و شب تكرار‌ كردن خاطرات بایگانى ، زندگى‌هاى ادارى با نگاهى سرشكسته ، چشمهایى پینه بسته خسته از درهاى بسته خسته از چشم انتظارى ... رونوشت روزها را ،‌روى هم سنجاق كردم ؛ شنبه‌هاى بى‌پناهى ،...
  2. معمار67سبز

    دلتنگم.............

    یه اتاق كوچولو با یه پنجره بزرگ پنجره‌اى كه رو به آسمون آغوش باز میكنه و شب‌ها هم‌صحبت مهتاب میشه ... و صداى گنجشكا ، هم‌آواز تنهایى چشم‌هاى همیشه نشسته پشت پنجره‌ان ... و یك شمع كوچك ، و یك ابر باران دلتنگى ... و یك دل محبت و یك خواب خاطره ... قصه‌ى من بود و حسرت یك سبد ستاره ... و من فقط...
  3. معمار67سبز

    دلتنگم.............

    :(:(:(:(
  4. معمار67سبز

    دلتنگم.............

    گاه دلتنگ می شوم دلتنگتر از همه دلتنگی ها گوشه ای می نشینم و حسرت ها را می شمارم و باختن ها را، و صدای شکستن ها را... نمی دانم من کدام امید را ناامید کرده ام و کدام خواهش را نشنیدم و به کدام دلتنگی خندیدم که این چنین دلتنگم. دلتنگم، دلتنگ...!
  5. معمار67سبز

    دلتنگم.............

    اگر روزی دلم گرفت یادم باشد که خدا با من است، که فرشته ها برایم دعا میکنند، که ستاره ها شب را برایم روشن خواهند کرد. یادم باشد که قاصدکی در راه است، که بهار نزدیک است، که فردا منتظرم می ماند، که من راه رفتن می دانم و دویدن، و جاده ها قدم هایم را شماره خواهند کرد. اگر روزی دلم گرفت یادم باشد...
  6. معمار67سبز

    دلتنگم.............

    پاییز امده به استقبال این روزها.....نشسته ام در اتاق کوچکم که با دست های کوه د وسلام فاصله دارد..!درخت های این حوالی به عطسه های پاییزخیلی حساس هستند....! درخت پشت پنجره را جا گذاشتم در روزهای دور...! نمی توانست کنار بیاید با این روزگار مرتفع....!با تنهایی وسکوت... می بینی در این ارتفاع زندگی به...
  7. معمار67سبز

    دلتنگم.............

    دلتنگم...دلتنگ روزهای با هم بودنمان ...دلتنگ تو...دلتنگ من...دلتنگ لبخندهایمان! دلتنگ همه چیزهایی که از آن ِ من و تو بود...!حیف که بود...! دلتنگ صدایی هستم که هربار مرا به نام صدا می زد و چشم هایی که هر بار خیره به من می ماند. دلتنگ دست هایی هستم که نوازشگرم بود وشانه هایی که تکیه گاه...
  8. معمار67سبز

    دلتنگم.............

    کاش غرور سنگیت از سردی خزان یخ می زد . . . و فصل بی عاطفگیت می مرد . . . پاییز است باز پاییز است کاش می دانستم تو نیز در برگ ریزان خزان اشک می ریزی ! ! ! و گاه مرا و قلب پاییزیم را به یاد می آوری ! یا فراموشی می کنی قلبی را که تنها از سردی نگاهت یخ می زد . . . آه هرگز ؟ ! دلتنگم . . . ! ! ! به...
  9. معمار67سبز

    دلتنگم.............

    من چه در وَهم ِ وجودم، چه عَدَم، دل‌تنگم از عدم تا به وجود آمده‌ام، دل‌تنگم روح از افلاک و تن از خاک، در اين ساغر ِ پاک از در آميختن ِ شادي و غم، دل‌تنگم خوشه‌اي از ملکوتِ تو مرا دور انداخت من هنوز ازسفر ِ باغ ِ ارم، دل‌تنگم اي نبخشوده گناه پدرم آدم را به گناهانِ نبخشوده قسم، دل‌تنگم حال در خُوف...
  10. معمار67سبز

    دلتنگم.............

    به دیدارم بیا هر شب در این تنهایی تنها و تاریک خدا مانند دلم تنگ است بیا ای روشن ای روشنتر از لبخند شبم را روز کن در زیر سرپوش سیایی ها دلم تنگ است...
  11. معمار67سبز

    دلتنگم.............

    دلگیرم از زمین و میلاد هبوط دلتنگم از تمناهای حقیر که رهایم نمی سازند دشت هایی به وسعت دلهره آزارم می دهدوقتی که پنجره را می گشایم به سمت هوس های خام زمین لبریزم از وسوسه های رفتن آنگاه که آغوش می گشاید تبسم نیازهای عاشقانه ام دلتنگم آنقدر که باید بشکنم این قالب تهی را که در برگرفته رویا های...
  12. معمار67سبز

    فرزند چندم خوانواده هستید؟؟؟؟؟؟(روانشناسی)

    بله معلومه :D . . . . . . . ببین من اولین امتیازتو دادما :D
  13. معمار67سبز

    بعد گواهینامه رانندگی و گواهینامه ازدواج گواهینامه طلاقم در راه است

    سارا تو چرا فقط گواهینامه می دی؟ :surprised::surprised::surprised:
  14. معمار67سبز

    فرزند چندم خوانواده هستید؟؟؟؟؟؟(روانشناسی)

    :biggrin::biggrin::biggrin: باشه نمی زنمت تو هم مثل منی :D
  15. معمار67سبز

    فرزند چندم خوانواده هستید؟؟؟؟؟؟(روانشناسی)

    می خندی؟ :razz: تو خودت فرزند چندمی؟ من که راضیم به قولی دارم امپراطوری می کنم :surprised::surprised::surprised:
  16. معمار67سبز

    فرزند چندم خوانواده هستید؟؟؟؟؟؟(روانشناسی)

    ادیت کردم الان ناراحتم برو ببین............. :surprised:
بالا