نتایح جستجو

سلام یوزا جان دوست دارم .....ماچ :D

خیلی باحال بود جوابت....................دمت گرم

به هیچکس اعتماد نکنم

امیدوارم هر چی زودتر سلامتی کاملشون رو بدست بیارن

جدی گفتم محمد...... زنده باشی رفیق

کاش میبودم سهمیه کتکایی که خوردی رو با هم نصف میکردیم..............

:weirdsmiley:

باید حطر کرد باید حطر کرد باید خطر کرد تنها هنگامی معجزه ی زندگی را به راستی درک می کنیم که بگذاریم نامنتظره رخ دهد. خداوند هر روز همراه با طلوع خورشید لحظه ای را به ما می دهد که در آن می توانیم هر آنچه که ما را ناشاد می کند دگرگون کنیم. هر روز می کوشیم وانمود کنیم که وجود ندارد،که...

کجایی؟ نگرانتیم رفیق رخ بنما

وقتی که من بزرگ شدم، شاید معمار شوم آنگاه تمامی جهان را همچون بامی بر فراز دستان تو ستون خواهم کرد وقتی که من بزرگ شدم، شاید پزشک شوم آنگاه با عطر تو نوش دارویی خواهم ساخت بر تمام دردهای جهان و آنگاه به سلامتی شان با لب های تو بر گونه های شادی تمام کودکان جهان بوسه خواهم زد...

پیش از سحر تاریک است، اما تاکنون نشده که آفتاب طلوع نکند.به سحر اعتماد کن!

دستان دعا كننده دستان دعا كننده این داستان واقعی است و به اواخر قرن 15 بر می گردد. در یك دهكده كوچك نزدیك نورنبرگ خانواده ای با 18 فرزند زندگی می كردند. برای امرار معاش این خانواده بزرگ، پدر می بایستی 18 ساعت در روز به هر كار سختی كه در آن حوالی پیدا می شد تن می داد. در همان وضعیت اسفباك...

محمد محمد محمدددددددددددددددددد

شب شد خورشيد رفت آفتابگردان عاشق به دنبال آفتاب آسمان را جست و جو می کرد ناگهان ستاره ای چشمک زد ! آفتابگردان سرش را به زير افکند گلها خيانت نمي کنن!!!

محمد کجایی؟ یه خبری از خودت بده دلاور

ممنون:gol: داستان مادرت عالی بود

با این بیتاب کل کل نکن....دیوونه س یه جایی انرژیتو بذار که نتیجه بده موفق باشی رفیق