نتایح جستجو

مکالمه خاهرم با دوستش تو اتاق خاهرم:من ویندوز 8 استفاده میکنم دوستش: وای تو چقد از دنیا عقبی من ویندوز 98 استفاده میکنم من»«ـآۀ«ـآۀإ باشگاه خبر نگاران جوان«ـآۀّؤإأء<<>><>><> اسماعیل فلاح خبر نگار واحد مرکزی خبر<><><>

مکالمه خاهرم با دوستش تو اتاق خاهرم:من ویندوز 8 استفاده میکنم دوستش: وای تو چقد از دنیا عقبی من ویندوز 98 استفاده میکنم من»«ـآۀ«ـآۀإ باشگاه خبر نگاران جوان«ـآۀّؤإأء<<>><>><> اسماعیل فلاح خبر نگار واحد مرکزی خبر<><><>

مکالمه خاهرم با دوستش تو اتاق خاهرم:من ویندوز 8 استفاده میکنم دوستش: وای تو چقد از دنیا عقبی من ویندوز 98 استفاده میکنم من»«ـآۀ«ـآۀإ باشگاه خبر نگاران جوان«ـآۀّؤإأء<<>><>><> اسماعیل فلاح خبر نگار واحد مرکزی خبر<><><>

مورد داشتیم رفتن خواستگاری...داماد برادر عروس رو با عروس اشتباه گرفته!!!!!!!!!!!!!!!!!

مورد داشتیم رفتن خواستگاری...داماد برادر عروس رو با عروس اشتباه گرفته!!!!!!!!!!!!!!!!!

دختره pm ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻤﺎ ﮐﺠﺎ ﻣﯿﺸﯿﻨﯿﻦ ؟؟!! ﮔﻔﺘﻢ ﻫﺮ ﺟﺎ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﺸﻢ !! :| ﺑﯽ ﺷﻌﻮﺭ ﺑﻼﮐﻢ ﮐﺮﺩ ! :| :| ملت بی اعصابن :| والا به خدا ..

دختره pm ﺩﺍﺩﻩ ﺷﻤﺎ ﮐﺠﺎ ﻣﯿﺸﯿﻨﯿﻦ ؟؟!! ﮔﻔﺘﻢ ﻫﺮ ﺟﺎ ﺧﺴﺘﻪ ﺑﺸﻢ !! :| ﺑﯽ ﺷﻌﻮﺭ ﺑﻼﮐﻢ ﮐﺮﺩ ! :| :| ملت بی اعصابن :| والا به خدا ..

یکی از گودزیلاهای فامیل که 5 سالشه اومده به مامانش میگه “از بازیهای مسخره تبلت خسته شدم یه چیز پیشرفته تر میخوام” ما بچه بودیم کاغذ میجویدیم میزاشتیم تو لوله خودکار پرت میکردیم طرف تخته سیاه

یکی از گودزیلاهای فامیل که 5 سالشه اومده به مامانش میگه “از بازیهای مسخره تبلت خسته شدم یه چیز پیشرفته تر میخوام” ما بچه بودیم کاغذ میجویدیم میزاشتیم تو لوله خودکار پرت میکردیم طرف تخته سیاه

یکی از گودزیلاهای فامیل که 5 سالشه اومده به مامانش میگه “از بازیهای مسخره تبلت خسته شدم یه چیز پیشرفته تر میخوام” ما بچه بودیم کاغذ میجویدیم میزاشتیم تو لوله خودکار پرت میکردیم طرف تخته سیاه

ترسم از اینه پسرایی که شلوار قرمز و صورتی میپوشن و ابرو برمیدارن... کم کم موهاشونو خرگوشی ببندن !!! :w15:

ترسم از اینه پسرایی که شلوار قرمز و صورتی میپوشن و ابرو برمیدارن... کم کم موهاشونو خرگوشی ببندن !!! :w15:

چند وقت پیش داشتم تو خیابون میرفتم که یهو دختری که از جلوم رد شد پاش گیر کردو فرش خیابون شد.و بعدش سریع بلند شد.یه نگاه به دو رو برش کرد یهو با هم چشم تو چشم شدیم.من مثل یه جنتلمن اصلا شروع به مسخره کردنش نکردم و فقط بایه لبخند ازش دور شدم و پیچیدم تو کوچه و برای صد بار صحنه رو پیش خودم مرور...

چند وقت پیش داشتم تو خیابون میرفتم که یهو دختری که از جلوم رد شد پاش گیر کردو فرش خیابون شد.و بعدش سریع بلند شد.یه نگاه به دو رو برش کرد یهو با هم چشم تو چشم شدیم.من مثل یه جنتلمن اصلا شروع به مسخره کردنش نکردم و فقط بایه لبخند ازش دور شدم و پیچیدم تو کوچه و برای صد بار صحنه رو پیش خودم مرور...

چند وقت پیش داشتم تو خیابون میرفتم که یهو دختری که از جلوم رد شد پاش گیر کردو فرش خیابون شد.و بعدش سریع بلند شد.یه نگاه به دو رو برش کرد یهو با هم چشم تو چشم شدیم.من مثل یه جنتلمن اصلا شروع به مسخره کردنش نکردم و فقط بایه لبخند ازش دور شدم و پیچیدم تو کوچه و برای صد بار صحنه رو پیش خودم مرور...

ب اندازه ی دیوونه های دیوونه خونه دیوونه وار دیوونتم دیوونه!

ب اندازه ی دیوونه های دیوونه خونه دیوونه وار دیوونتم دیوونه!

قربونت منم برم ک دیگه صبح شد. بای

خواهش میکنیم داشی ما اینیم دیگه:smile: خیلی چش داری:D

از ایستگاه مترو صادقیه تا ایستگاه علم و صنعت رو مغز رفیقم کار کردم که یه کاری و برام انجام بده تا راضی شد یه دختر سیریش فال فروشی اومد , رفيقم فال خريد , تا فال و خوند گفت " مسعود بی خیال , من که از اولش گفتم انجام نمی دم " و پا شد رفت , فال و ورداشتم دیدم توش نوشته " پیشنهادی به شما می شود از...