شک نکن که میاد میگه ولی چاره چیه [img]
تازه من که کوشولو بودم یادمه برام تعریف میکردن که بابابزرگ از کنار یه ساختمون نیمه کاره رد میشده این اتفاق براش افتاده [img]
ولی بخدا اون موقعهایی که قرصهاشو به موقع میخوره انقزه ملهبون میشه که آدم یادش میره چه قدر آتیش سوزونده.[img]
میترسم بابابزرگ مهرداد...