تندتند فکر میکنم ببینم دل کیارو رنجوندم...چه خواسته و چه ناخواسته و ازشون طلب بخشش میکنم...به خواهرم میسپرم بعد مردنم برام دعا کنه و منو تو اون دنیا تنها نذاره...
تاحالا یکبارم این کارو کردم چون یه روز که از خواب پاشدم بدجور حس میکردم روز آخرمه....حس کردم یکی روبروم بود و اومده بود منو باخودش...