حدیث کودکی و خودپرستی***رها کن کان خماری بود و مستی چو عمر از سی گذشت و یا که از بیست***نمیباید دگر چون غافلان زیست نشاط عمر باشد تا چهل سال***چهل رفته فروریزد پر و بال پس از پنجه نباشد تندرستی***بصر کندی پذیرد پای سستی چو شصت آمد نشست آمد پدیدار***چو هفتاد آمد افتاد آلت از کار به هشتاد و...