هر اتفاق زندگی
مثله یکی از این بادکنکای رنگیه
ممکنه توی زندگیت
بادکنکای بدرنگی که دوسشون نداری هم زیاد داشته باشی
اما بادکنک برا ترکوندنه دیگه! ;)
همه ی اون بدرنگارو بترکون
و بعد
خوشرنگا و خوشگلاشو به هم ببندو
تو خیالت باهاشون برو به آسمون
مثله همه ی کارتونای بچه گیمون ...:)
حالا بیا...
هر اتفاق زندگی
مثله یکی از این بادکنکای رنگیه
ممکنه توی زندگیت
بادکنکای بدرنگی که دوسشون نداری هم زیاد داشته باشی
اما بادکنک برا ترکوندنه دیگه! ;)
همه ی اون بدرنگارو بترکون
و بعد
خوشرنگا و خوشگلاشو به هم ببندو
تو خیالت باهاشون برو به آسمون
مثله همه ی کارتونای بچه گیمون ...:)
حالا بیا...
از زرتشت پرسیدند؛زندگی خود را بر چه بنا کردی؟
گفت 4 اصل:
1-دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم
2-دانستم که خدا مرا میبیند پس حیا کردم
3-دانستم که کار مرا دیگری انجام نمیدهد پس تلاش کردم
4-دانستم که پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم.
از زرتشت پرسیدند؛زندگی خود را بر چه بنا کردی؟
گفت 4 اصل:
1-دانستم رزق مرا دیگری نمیخورد پس آرام شدم
2-دانستم که خدا مرا میبیند پس حیا کردم
3-دانستم که کار مرا دیگری انجام نمیدهد پس تلاش کردم
4-دانستم که پایان کارم مرگ است پس مهیا شدم.