نتایح جستجو

باشششششش...چشمت بي بلا...:gol:

چشم...سعي خودمو ميكنم...اگه يكم مدرن شد اشكال نداره؟...:) البته نياز به كمكت دارم...:gol:

اشعار عطار... اشعار عطار... اشعار عطار همانند بسياري از شعراي پارسي گوي ديگر مملو از مضاميني است که مي توان سيماي انسان آرماني را از طريق آن ترسيم نمود . بررسي اشعار عطار نشان مي دهد که آثار او اکنده از مفاهيم مذهبي و عرفاني است که مي توان با بررسي آن مفاهيم ديدگاه عطار در باره انسان آرماني (...

پس بايد سخت كار كنم....راستي آبجي ميشه از آثار مسروقه هم استفاده كرد؟...:biggrin:

اي آبجي جون...واسه 2بيت شعري كه يوهويي پريده از دهنم بيرون كه بزرگداشت نمي گيرن...چه تاريخي..چه روزي بگيريم؟...:smile::gol::heart:

آهان...تبريك ميگم آبجي جونم...:gol: من چي بگم؟...هيچ شخصيته مهمي از زاهدان نيست كه من روز بزرگداشتش خوشحال شم...جز فرخي سيستاني...:gol::biggrin:

چي رو آبجي؟...:surprised:

عطار ، شیخ نیشابور شرح احوال فخرالدین عطار نیشابوری هم ، مثل بسیاری از بزرگان ادب ایران ، با وجود افسانه ها و کرامتهای بسیاری که از او بر سر زبانهاست ، در غباری از تیرگی و ناشناختگی فرو رفته است . همین قدر می دانیم که در حدود سال 450 هجری در ( کدکن ) یکی از قرای نیشاپور چشم به این جهان گشود است...

:gol::gol::gol::gol:سلام:gol::gol::gol::gol: ................

:cry:...چشم مگه نميبينين آبجي صبا ميگه مواظب خودتون باشين؟ :( خوب باشين ديگه :cry:

در اين روزگار كه سايت 5ستاره شده خيلي خودتو تحويل ميگيريا...:redface:

سلام آبجي...خوبي؟ :gol: اومدم پيامامو چك كنمو برم دانشگاه...كلاس دارم :) امشب 10 به بعد ميام :redface: مواظب خودت باش...به بقيه هم بگ. مواظب خودشون باشن :smile: تا ساعت 10 خدانگهدارت :gol::heart:

:eek:...:surprised:...:cry:...يعني شماها تو فكر اون روزم هستين؟ آخ قربون دستت آبجي....باشه من هستم :gol::heart: توبه؟!...آبجييييييييييي...!:eek: امتحانام از 17/3 شروع ميشه تا 6/4

:eek: از دستم كه نه....ولي.... :surprised:

:eek:...:surprised:...:cry:...چرا؟! دشمنت شرمنده آبجی جون...من گفتم بعضیا...نه آبجیم...:smile::gol::heart: آبجی برنامه هاتو مرتب کن...واسه منم برنامه ریزی کن باهم بریم رو بوم خونه بشینیم درس بخونیم...:gol: آبجیم واسه تو ننوشت ایناروکه...زودی به خودش میگیره...:w15: دلم واسه کل کل کردن باهات...

نزدیک بود بی مجید شین :eek::cry: اونوقت کی میومد حمیدو اذیت کنه و بخنده؟:que::biggrin:

سلام دوستان عزیز...رشته ی من مدیریت اجراییه...:gol: خوشحال میشم اگه کمکی از دستم بر بیاد واستون انجام بدم...:)

این چه حرفیه صدف خانم...خواهش می کنم...به منم خوش گذشت :gol: اشکال نداره یکم عذاب وجدان هم خوبه هم لازم...تا دیگه پسر و برادر مردمو اذیت نکنین :redface::biggrin:

در گذشته اي نه چندان بعيد خداحافظي ميكردن بعد تشريف مي بردن :cry:

اتفاقاً اصلاً خوابم نمياد...واسه چي؟ قابل نداشت :gol: