نتایح جستجو

  1. nj_un

    فک کنم بسکويت خيلی خوشمزست تو تصوير مگه نه

    فک کنم بسکويت خيلی خوشمزست تو تصوير مگه نه
  2. nj_un

    [IMG]

    [IMG]
  3. nj_un

    [IMG]

    [IMG]
  4. nj_un

    [IMG]

    [IMG]
  5. nj_un

    [IMG]

    [IMG]
  6. nj_un

    [IMG]

    [IMG]
  7. nj_un

    [IMG]

    [IMG]
  8. nj_un

    [IMG]

    [IMG]
  9. nj_un

    [IMG]

    [IMG]
  10. nj_un

    [IMG]

    [IMG]
  11. nj_un

    دنیای کوچکی است ... مثل لباسهای بچگی مان ! بزرگ می شویم و دنیا تنگ می شود ...!

    دنیای کوچکی است ... مثل لباسهای بچگی مان ! بزرگ می شویم و دنیا تنگ می شود ...!
  12. nj_un

    صبح شد باز هم صبح شد همانی که من از آن وحشت دارم وحشت مات و مبهوت بر جا نشسته ام خشکم زده است...

    صبح شد باز هم صبح شد همانی که من از آن وحشت دارم وحشت مات و مبهوت بر جا نشسته ام خشکم زده است گویا توان راه رفتن را از من گرفته اند تمام قوایم را جمع می کنم و از جا کنده می شوم به سمت آینه می روم مثل هر روز اما امروز چشمانم سوزش عجیبی دارند مهم نیست خروار ها کاغذ را زیر پایم له می کنم همان ها...
  13. nj_un

    سلام اجی خانم گلم

    سلام اجی خانم گلم
  14. nj_un

    بچه ها نگاه کنين مهشيد خانم داره اينجا از من خواستگاری ميکنه بابا بزار يکّی آخرش باشما ازدواج...

    بچه ها نگاه کنين مهشيد خانم داره اينجا از من خواستگاری ميکنه بابا بزار يکّی آخرش باشما ازدواج ميکنه من حالا نميخوام ازدواج کنم دختر سنگين باش بزار يکّی بياد خوستگاريت خوب
  15. nj_un

    ما درخت مهربانی کاشتيم / کينه را از سينه ها برداشتيم بر فراز کوچه های شهر خويش / پرچم پندار پاک...

    ما درخت مهربانی کاشتيم / کينه را از سينه ها برداشتيم بر فراز کوچه های شهر خويش / پرچم پندار پاک افراشتيم دانش شهريگری را از کهن / ما برای ديگران بگذاشتيم گنج گيتی هر کجا آمد بدست / ما نه بهر خويشتن انباشتيم تا نميرد ميهن و فرهنگ ما / ديده ی جان را بر او بگماشتيم هم بهمراه اهورا در نبرد / اهرمن...
  16. nj_un

    سیاوش منم نه از پریزادگان / از ایرانم از شهر آزادگان که ایران بهشت است یا بوستان / همی بوی مشک...

    سیاوش منم نه از پریزادگان / از ایرانم از شهر آزادگان که ایران بهشت است یا بوستان / همی بوی مشک آید از بوستان سپندارمذ پاسبان تو ( ایران ) باد / ز خرداد روشن روان تو باد ندانی که ایران نشست من است / جهان سر به زیر دست من است هنر نزد ایرانیان است و بس / ندادند شیر ژیان را به کس همه یکدلانند و...
  17. nj_un

    همه عالم تن است و ایران دل/ نیست گوینده زین قیاس خجل چونکه ایران - دل زمین باشد /دل ز تن - به...

    همه عالم تن است و ایران دل/ نیست گوینده زین قیاس خجل چونکه ایران - دل زمین باشد /دل ز تن - به بود یقین باشد میانگیز فتنه میافروز کین /خرابی میاور در ایران زمین تو را ملکی آسوده بی داغ و رنج /مکن ناسپاسی در آن مال و گنج
  18. nj_un

    [IMG]

    [IMG]
  19. nj_un

    به البرز تکیه می زنم! با تاجی از شکوفه های بهار نارنج باغ های شیراز بر سر! و جامه ای سبز از مخمل...

    به البرز تکیه می زنم! با تاجی از شکوفه های بهار نارنج باغ های شیراز بر سر! و جامه ای سبز از مخمل شالیزارهای گیلان، در بر... من شهرزاد قصه گویم! و هزار قصه ی ناب و نگفته به لب دارم! از کارون و زنده رود! از سکوت و ستاره و سادگی کویر! از خراسان ؛ مطلع خورشید علم و ادب! از دره ی پاتاق که هنوز،...
  20. nj_un

    ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست**حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست مردم دیده ز لطف...

    ماهم این هفته برون رفت و به چشمم سالیست**حال هجران تو چه دانی که چه مشکل حالیست مردم دیده ز لطف رخ او در رخ او**عکس خود دید گمان برد که مشکین خالیست می​چکد شیر هنوز از لب همچون شکرش**گر چه در شیوه گری هر مژه​اش قتالیست ای که انگشت نمایی به کرم در همه شهر**وه که در کار غریبان عجبت اهمالیست بعد...
بالا