هاتف
هاتف
جان و دلم از عشقت ناشاد و حزين بادا
غمناک چه ميخواهي ما را تو چنين بادا
بر کشور جان شاهي ز اندوه دل آگاهي
شادش چو نميخواهي غمگينتر ازين بادا
هر سرو که افرازد قد پيش تو و نازد
چون سايهات افتاده بر روي زمين بادا
با مدعي از ياري گاهي نظري داري
لطف تو به او باري چون هست همين...