نتایح جستجو

  1. sina.....69

    من دلم میخواهد خانه‌ای داشته باشم پرِ دوست، کنج هر دیوارش دوست‌هایم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو…؛

    من دلم میخواهد خانه‌ای داشته باشم پرِ دوست، کنج هر دیوارش دوست‌هایم بنشینند آرام گل بگو گل بشنو…؛
  2. sina.....69

    مرا آن دل که بر دریا زنم نیست ... ♥♥♥ ▒)(▒)_______███☼███____(▒)(▒ ) (▒)(█)(▒)__ ███_☼██████...

    مرا آن دل که بر دریا زنم نیست ... ♥♥♥ ▒)(▒)_______███☼███____(▒)(▒ ) (▒)(█)(▒)__ ███_☼██████ _(▒)(▒)___██____████████ _________██____███▒▒▄▒▒.... __________██____█▒▒▒▒▒▒... ___________██____ █▒▒▒♥___(▒)(▒) ____________██_____▒▒____(▒)(█)(▒) __________ __██____▒▒______(▒(▒)...
  3. sina.....69

    می دانی یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی تـعطیــل است و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت...

    می دانی یک وقت هایی باید روی یک تکه کاغذ بنویسی تـعطیــل است و بچسبانی پشت شیشه ی افـکارت باید به خودت استراحت بدهی دراز بکشی دست هایت را زیر سرت بگذاری به آسمان خیره شوی و بی خیال ســوت بزنی در دلـت بخنــدی به تمام افـکاری که پشت شیشه ی ذهنت صف کشیده اند آن وقت با خودت بگویـی...
  4. sina.....69

    سلام منم برات دعا کردم کردم به امام حسین آخه آدم میشه عزیزانشو فراموش کنه

    سلام منم برات دعا کردم کردم به امام حسین آخه آدم میشه عزیزانشو فراموش کنه
  5. sina.....69

    آسمانش را گرفته تنگ در آغوش ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش. باغ بی برگی، روز و شب تنهاست، با سکوت...

    آسمانش را گرفته تنگ در آغوش ابر؛ با آن پوستین سردِ نمناکش. باغ بی برگی، روز و شب تنهاست، با سکوت پاکِ غمناکش. سازِ او باران، سرودش باد. جامه اش شولای عریانی‌ست. ورجز،اینش جامه ای باید . بافته بس شعله ی زرتار پودش باد . گو بروید ، هرچه در هر جا که خواهد ، یا نمی خواهد . باغبان و رهگذران نیست ...
  6. sina.....69

    صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم از شما چه پنهان که ما از درون زنگ زدیم

    صفر را بستند تا ما به بیرون زنگ نزنیم از شما چه پنهان که ما از درون زنگ زدیم
  7. sina.....69

    نیستیم به دنیا میائیم عکس یک نفره میگیریم بزرگ می شویم عکس دو نفره میگیریم پیر میشویم عکس یک...

    نیستیم به دنیا میائیم عکس یک نفره میگیریم بزرگ می شویم عکس دو نفره میگیریم پیر میشویم عکس یک نفره میگیریم ... و بعد دوباره باز نیستیم " حسین پناهی
  8. sina.....69

    کلوپ طرفداران پرسپولیس

    ........... ...........
  9. sina.....69

    جوک و لطیفه، لبخند و خنده :|

    ........... ........... به مشنگه میگن اگه یه دختر بهت پا بده چی کار می کنی؟ میگه خوب میدمش به یه جانباز!
  10. sina.....69

    زندگی رسم خویشاوندی است زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ پرسشی دارد اندازه ی عشق زندگی چیزی...

    زندگی رسم خویشاوندی است زندگی بال و پری دارد با وسعت مرگ پرسشی دارد اندازه ی عشق زندگی چیزی نیست که لب طاقچه ی عادت از یاد من و تو برود زندگی حس غریبی است که یک مرغ مهاجر دارد زندگی سوت قطاری است که در خواب پلی می پیچد زندگی مجذور آیینه است زندگی گل به توان ابدیت زندگی ضرب زمین در ضربان...
  11. sina.....69

    جوک و لطیفه، لبخند و خنده :|

    غضنفر مي‌ميره مي‌ره اون دنيا، ازش مي‌پرسن چي شد مُردي؟ ميگه داشتم شير مي‌خوردم ! ميگن: شيرش فاسد بود؟ ميگه نه بابا، گاوه يهو نشست
  12. sina.....69

    من به سیبی خشنودم و به بوییدن یک بوته ی بابونه من به یک آیینه یک بستگی پاک قناعت دارم من نمی...

    من به سیبی خشنودم و به بوییدن یک بوته ی بابونه من به یک آیینه یک بستگی پاک قناعت دارم من نمی خندم اگر بادکنک می ترکد و نمی خندم اگر فلسفه ای ماه را نصف کند من صدای پر بلدرچین را می شناسم ماه در خواب بیابان چیست؟ ****************************************
  13. sina.....69

    جوک و لطیفه، لبخند و خنده :|

    دکتر برای يه بنده خدائی شياف تجويز کردم ، يارو رفت و يکهفته بعد اومد گفت آقای دکتر حالم خوب نشد بدتر هم شدم گفتم چرا ، گفت نميدونم تا اين کپسول ها که دادين را ميخورم دلم آشوب ميشه
  14. sina.....69

    جوک و لطیفه، لبخند و خنده :|

    رئيس: خجالت نمي‌كشي تو اداره داري جدول حل مي‌كني؟ كارمند: چكار كنيم قربان، اين سروصداي ماشينها كه نمي‌ذاره آدم بخوابه!
  15. sina.....69

    جوک و لطیفه، لبخند و خنده :|

    ........... ........... از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من شامپو لازم ندارم از شیشه پاک کن استفاده می کنم!
  16. sina.....69

    از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من شامپو لازم ندارم از شیشه پاک کن استفاده می کنم!

    از یه کچل می پرسن اسم شامپوت چیه؟ می گه من شامپو لازم ندارم از شیشه پاک کن استفاده می کنم!
  17. sina.....69

    جوک و لطیفه، لبخند و خنده :|

    ........... ........... پسره تو خواستگاری از یه دختره می پرسه اسم شما چیه؟ دختره می گه اسم من توی تمام باغچه ها هست. پسره می گه: آهان فهمیدم ، اسمتون شلنگه
  18. sina.....69

    جوک و لطیفه، لبخند و خنده :|

    به یکی میگن یه موجود نام ببر ، میگه يخ ... ، میگن آخه یخ که موجود محسوب نمیشه ، میگه چرا من خودم صد بار دیدم نوشتند یخ موجود است
  19. sina.....69

    جوک و لطیفه، لبخند و خنده :|

    انشاء معلم از دانش آموزان خواست که انشاء درباره یک مسابقه فوتبال بنویسند. همه مشغول نوشتن شدند جز یک نفر، معلم از او پرسید: تو چرا نمی نویسی؟ دانش آموز جواب داد:نوشته ام! معلم دفتر او را گرفت و نگاه کرد. نوشته بود: به علت بارندگی فوتبال برگزار نخواهد شد!
بالا