☆بیاییــــد به همـــــ نخنـــدیم باهمــــ بخندیمــــ☆
به سر آستین پاره ی کارگری که دیوارت را می چیند و به تو می گوید ارباب نخند
به پسرکی که آدامس می فروشد و تو هرگز نمی خری نخند
به پیرمردی که در پیاده رو به زحمت راه می رود و شاید چند ثانیه ی کوتاه معطلت کند. نخند
به دبیری که دست و...