پرنده بر شانه هاي انسان نشست . انسان با تعجب رو به پرنده كرد و گفت:
اما من درخت نيستم. تونمي تواني روي شانه ي من آشيانه بسازي.
پرنده گفت : منفرق درخت ها و آدم ها را خوب مي دانم. اما گاهي پرنده ها
وانسان ها را اشتباه ميگيرم.
انسان خنديد و به نظرش اين بزرگترين اشتباه ممكن بود.
پرنده گفت...