دبیرستان که بودم با گوشی بابام ب دوستم اس دادم اذیتش کنم ساعت 6 غروب بود...........البته زود خودمو معرفی کردم اما اون :mad: یه اس پراز حرفایی که هیچکی نباس میفهمید بم داد که همرا اول بگم خدا چیکارت کنه اس ساعت 11 رسید ب گوشی بابام
من =:w19:
بابام =:w20: که هیچ وق ب روم نیاورد
فردا ک رفتم...