نتایح جستجو

  1. *زهره*

    خب از مامانت بگیر ماچم نمیخوام افشین و ماچ کن جای من

    خب از مامانت بگیر ماچم نمیخوام افشین و ماچ کن جای من
  2. *زهره*

    سلام فانوسی مرسی تو خوبی؟ والا نمیدونم یکی از بچه ها برام درستش کرده الان اسمشو برات پ خ میکنم...

    سلام فانوسی مرسی تو خوبی؟ والا نمیدونم یکی از بچه ها برام درستش کرده الان اسمشو برات پ خ میکنم ازش بپرسی خودت
  3. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  4. *زهره*

    گستاخ

    گستاخ
  5. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    یه پسر و دختر کوچولو داشتن با هم بازی میکردن. پسر کوچولو یه سری تیله داشت و دختر کوچولو چندتایی شیرینی با خودش داشت. پسر کوچولو به دختر کوچولو گفت من همه تیله هامو بهت میدم؛ تو همه شیرینیاتو به من بده. دختر کوچولو قبول کرد. پسر کوچولو بزرگترین و قشنگترین تیله رو یواشکی واسه خودش گذاشت کنار و...
  6. *زهره*

    [IMG]

    [IMG]
  7. *زهره*

    اوووووووووووووووووممتتتتممممم

    اوووووووووووووووووممتتتتممممم
  8. *زهره*

    چی برام میفرستی؟:d

    چی برام میفرستی؟:d
  9. *زهره*

    نه دیگه من فقط به اونی که گفتی دیگه نگم سلام میرسونم

    نه دیگه من فقط به اونی که گفتی دیگه نگم سلام میرسونم
  10. *زهره*

    رامینووووو

    رامینووووو
  11. *زهره*

    هیچی عادت کردن به همین جوری حرف زدن همه که مث گل من نیستن مودب

    هیچی عادت کردن به همین جوری حرف زدن همه که مث گل من نیستن مودب
  12. *زهره*

    خب پس بیا پیش من:crying2:

    خب پس بیا پیش من:crying2:
  13. *زهره*

    خودتم میتونی سلام کنی باهاشااا

    خودتم میتونی سلام کنی باهاشااا
  14. *زهره*

    عزیزم دست به دلم نذار

    عزیزم دست به دلم نذار
  15. *زهره*

    یهنی یاهو مسنجر

    یهنی یاهو مسنجر
  16. *زهره*

    میسی ملیساهم میسی تو خوبی؟چه خبر؟

    میسی ملیساهم میسی تو خوبی؟چه خبر؟
  17. *زهره*

    مرمر این همیشه لوسه از وقتی هم که مدیر شده بدتر شده تو چرا همش تو سایتی؟ برو خورموج یکم کار کن

    مرمر این همیشه لوسه از وقتی هم که مدیر شده بدتر شده تو چرا همش تو سایتی؟ برو خورموج یکم کار کن
  18. *زهره*

    یعنی پیام خصوصی کی میتونه باشه؟؟ دی:

    یعنی پیام خصوصی کی میتونه باشه؟؟ دی:
  19. *زهره*

    تو به من گفتی دماغ گنده؟؟؟ یکم سرما خوردم البته دی:

    تو به من گفتی دماغ گنده؟؟؟ یکم سرما خوردم البته دی:
  20. *زهره*

    داستان هاي كوتاه

    مردی تاجر در حیاط قصرش انواع مختلف درختان و گیاهان و گلها را کاشته و باغ بسیار زیبایی را به وجود آورده بود. هر روز بزرگترین سرگرمی و تفریح او گردش در باغ و لذت بردن از گل و گیاهان آن بود. تا این که یک روز به سفر رفت. در بازگشت، در اولین فرصت به دیدن باغش رفت. اما با دیدن آنجا، سر جایش خشکش...
بالا