در روزهاي انتظار که باشي با خود ميانديشي حتی وصال هم نميتواند تلخي لحظههاي سخت فراق را از زير زبان ببرد.
لحظههاي وصال را که بيابي ميفهمي که فدا کردن همه چيز هم براي وصال کم است.
صبر و تحملي نميماند اگر هر دو مفهوم بالا را درک کرده باشي و اينک در برهوت ميان آن معلق
انگار همه اینها سرابی بیش نیست، شاید نمایی از یک رویا ، خیال عشق منهتی به وصال ، وصال تو در جاده ناکجا آباد زندگی ، در برهوت انتظار ، شاید همه اینها سراب باشد و خیال یا تصویری از یک کابوس .