:surprised: حیف که ندیدم چیو پاک کردی...چی نوشته بودی هان؟؟:mad:
چرا پیشش رفتم ولی مثا الانتهرون بلندگو آورده بودند که صدامون بش نرسه:biggrin: ترسوان دیگه چه میشه کرد
چون من نصف شب رسیدم تا ظهر داشتم تجدید قوا می کردم...سپردم به دوستم اگه نیمدم یکی جام ببره;)
اما خداییش چی نوشته بودی...چه جور...